تطهيراً» دلالت دارد بر عصمت پيامبر و على وفاطمه و حسنين صلوات الله عليهم، كه به اتّفاق سنّى و شيعه، مراد از اهل بيت در آيه هستند.
در احاديث ما هست كه تعبير اهل البيت، همه ائمه دوازده گانه را در بر مىگيرد و علّت اينكه در احاديث شريف نبوى آمده كه اهل البيت در آيه پنج تن اند، اين است كه هنگام نزول آيه شريفه، از ميان چهارده معصوم، فقط همين پنج بزرگوار در دنيا بودند و مصداق آيه در آن زمان، منحصر به اين پنج نفر بوده است. اين بود كه رسول الله(ص)، هنگام نزول آيه مذكور، اين مصاديق را به دقّت به مردم معرّفى مىكند؛ مصاديقى كه پيش چشم مردم و در اطراف پيامبر بودند. البتّه ادلّه عصمت بسيار است و ما دو آيه اخير را ذكر كرديم تا روشن شود كه رابطه محكمى ميان «عترت و اهل بيت و اولىالامر و معصومين» با «قرآن كريم» و «سنّت رسول الله» وجود دارد و اينكه كتاب خدا و سنّت رسول خدا باز هم كافى نيست؛ وگرنه نمى فرمود: «وأطيعوا اُولى الامرِ منكم».
احاديث نبوى (همچنان كه مرحوم آية الله بروجردى در منابع فقه مىفرمودند»، محدود و اندك اند و علّت آن هم كوتاه بودن دوره زمانى بعثت تا وفات آن حضرت است كه در همين مدّت كوتاه هم، پيش از هجرت به مدينه، امكان محدودى بوده است. در ده ساله پس از هجرت هم به علّت جنگها و گرفتاريها ونشر و تبليغ اسلام، اوقات مبارك رسول اكرم(ص)، كمتر صرف تعليم معارف اسلام مىشده است. اين است كه آن حضرت، معارف اسلامى را پيش اوّلين از اولى الامر گذاشت. امير المؤمنين(ع) مىفرمايد: «عَلَّمَنى رسولُ الله ألفَ بابٍ مِنَ العلمِ، يَفتتحُ من كلّ بابٍ الفُ بابٍ آخَر». ديگر، از احاديث مسلّم نزد شيعه و سنّى، اين است كه پيامبر فرمود: «أنا مدينة الْعلمِ وعلىٌّ بابُها». امير المؤمنين هم قبل از شهادت، آن معارف و علوم را وديعه گذاش نزد حسنين(ع) و همينطور هر يك از ائمّه دوازده گانه، نزد امام بعد از خود. امام صادق(ع) فرمود: هر چه من براى شما