اثبات صدور حديث - صفحه 20

احاديث مجعول، عقيده مشابه دارند. پس از نقل و بررسى نظرگاه آنان، خواهيد يافت كه اين اصل براى اثبات صدور، در انديشه و عمل گروهى از فرزانگان، برجستگى خاصّى دارد.

يك. در انديشه متفكّران اهل سنّت

ابن خلدون، روش مضمونى را براى نخستين بار در علم تاريخ به كار گرفت. در قلمرو نقد حديث نيز برخى از محقّقان اهل سنّت به اين اصل پى برده اند. در آثار آنان، هم شواهدى از معيارهاى مضمونى حديث مى توان يافت و هم عنايت به حديث شناسان. در كتاب أضواء على السنّة المحمديّة آمده است:
از امام شمس الدين بن قيّم سؤال شد: آيا ممكن است حديث جعلى، بى آنكه در سند آن تحقيق به عمل آيد، شناخته شود؟ گفت: سؤال بسيار با ارزشى است؛ بى شك كسى كه در شناخت روايات صحيح مهارت كامل يابد و سنّت با گوشت و خون او درهم آميزد و شناخت او در سنّت، به صورت ملكه در آيد و شناخت روايات و آثار و سيره رسول اكرم(ص) از مختصّات قوى واستوار او باشد، مى تواند بشناسد و به اوامر و نواهى آن حضرت راه يابد و از آن، خبر دهد و به سوى آن فرا خواند وآن (عمل) را دوست بدارد يا از آن، نفرت داشته باشد. ۱
باز مى نويسد:
ابن دقيق العيد گفته است: بسيارى به جعلى بودن حديثى، به اعتبار امورى كه به مضمون و الفاظ آن برمى گردد، داورى مى كنند؛ حاصل آن اين است كه براى آنان به سبب ممارست بيشتر درالفاظ پيامبر(ص)، يك حالت روحى و ملكه قوى پيدا مى شود كه به وسيله آن، آنچه را كه روا و آنچه را كه نارواست، مى شناسند. ۲
و از قول ربيع بن خيثم مى نويسد:

1.أضواء على السنّة المحمّدية، ص۱۴۱ـ ۱۴۲

2.همان، ص۱۴۲

صفحه از 27