بدان، نشانه هاو قرائنْ بسيارند: از جمله قرينه ها بر حجيت خبر، اين است كه عمل يا فتوا برآنْ مورد اتفاق باشد يا آنكه به حسب روايت يا فتوا مشهور باشد، يا مانند مقبوله عمربن حنظله مقبول باشد، يا با كتاب و سنّت و اجماع و حكم عقل، يا تجربه موافق باشد(مانند آنچه كه درباره ويژگيهاى آيات و اعمال و دعاها خاصيّتشان آزموده شده است؛ چون قرائت آخر سوره كهف به قصد بيدارى در ساعتى كه اراده مى شود)، يا آنكه در متن حديثْ چيزى است كه به صدورآن از ائمه گواهى مى دهد(مانند خطبه هاى نهج البلاغه و نظاير آن و صحيفه سجاديه و دعاى ابى حمزه و زيارت جامعه كبيره و غير آن) و مانند اينكه حديثْ زياد ومستفيض باشد، يا آنكه عالى السند باشد (چون رواياتى كه مرحوم كلينى و ابن الوليد و صفار روايت كرده اند)؛ و به طور كلّى، سزاوار است مجتهد به امثال اين موارد كه تذكّر داديم، توجّه نمايد و هدايت از جانب خداست. ۱
پس مى توان نتيجه گرفت كه اسلوب اثبات صدور از طريق متن ومضمون، در پيشگاه قرآن و جمعى از محقّقان اهل سنّت و شيعه، جايگاه والايى دارد؛ هرچند به اين اصل(چنانكه شايسته است) در مجامع دين شناسى توجهى نشده است.
نتيجه بحث:
از بررسيهاى گذشته، پنج نتيجه اساسى مى توان گرفت:
1ـ روش نقد حديث تنها به شيوه «سند شناسى رجالى» منحصرنيست؛ بلكه قرينه هاى خارج از سند، نقش عمده و سرنوشت سازى ايفا مى كنند. آن قرينه ها نيز فقط در جبران ضعف سند با شهرت فتوايى، از اصحاب اجماع بودن راوى و مطابقت با عقل و قرآن خلاصه نمى شود. همچنان كه ركيك بودن لفظ و قرينه هاى دالّ برضعف، موجب
1.همان،ص۸۰؛همان،ص ۲۷۸ـ ۲۸۲