گفتكو با آية الله محمد باقر محمودي - صفحه 147

در حين كار جمع آورى اسناد و مصادر، دريافتم كه سخنان و مكاتيب زيادى از حضرت على(ع) باقى مانده كه سيّد رضى آنها را جمع نكرده و اگر كسى به اين كار دست بزند، مى تواند كتاب ديگرى از آثار اميرالمؤمنين(ع) فراهم كند كه اصلاً در نهج البلاغه نيامده است. از اين تاريخ، در كنار تحصيل، بيشترين تلاش من به اين هدف اختصاص يافت. البته كار مصدريابى نهج البلاغه را هم در كنارش انجام مى دادم، با نبود امكانات مادّى و با همه مشتقات اقتصادى كه زندگى طلاّب در عراق داشت.

علوم حديث : آيا تحقيق شما در اسناد و مصادر نهج البلاغه، با كار مرحوم استاد عبدالزهراء الخطيب ـ از علماى عراق ـ موازى و همسان نبود؟

استاد محمودى: من «نهج السعادة» را در شش بابْ طرّاحى و تدوين كردم: باب خطب (ج1 و 2 و 3)، باب كتب و رسائل (ج4 و 5)، باب دعا و مناجات(ج6)، باب وصايا (ج7 و 8)، باب كلمات قصار (ج9و10و11)، و باب اشعار (ج12). ۱ در اين كتاب، متونى را كه در نهج البلاغه ـ خواه به عنوان مصدر و يا به عنوان سند مستقل ـ وجود داشت، نقل نمى كردم، تا آنها را در يك كتاب مستقل بياورم. ۲
وقتى دوستان به من خبر دادند كه آن مرحوم (السيد السند عبدالزهراء الخطيب)، مصادر نهج البلاغه را جمع آورى كرده، مجلّد هفتم از نهج السعادة چاپ شده بود و من مشغول چاپ مجلّد هشتم بودم. ۳ با پرس و جويى كه

1.چهار جلد اخير، در دست انتشار است و إن شاء الله در آينده نزديكى، كلّ دوازده جلد، تجديد چاپ خواهد شد.

2.كتابى با عنوان «اسانيد نهج البلاغة وشواهده».

3.البته مجلّدهاى هفتم و هشتم نهج السعادة، مشتمل بر «باب الوصايا» است كه بيشتر درباره آن، كار كرده بودم و در نتيجه، آنها را زودتر به چاپ سپردم، و اوّلين كتابهايى بودند كه از من چاپ شدند: ۱۳۸۵ ق/۱۹۶۵ م.

صفحه از 176