گفتكو با آية الله محمد باقر محمودي - صفحه 148

كردم، فهميدم ايشان هفته بعد، براى اقامت موقّت به كربلا مى آيند تا كتابشان را چاپ كنند. وقتى ايشان به كربلا تشريف آوردند، بلافاصله به ديدنشان رفتم و بعد از معارفه و احوالپرسى، بانشان دادن آن مجلّد چاپ شده، شيوه كار و قصدم را به ايشان گفتم و از ايشان خواستم مسوّده هاى «مصادر نهج البلاغه» ـ كه تحقيق چند ساله ايشان بود ـ را به بنده نشان دهند. ايشان هم لطف كردند و نوشته هايشان را آوردند؛ ديدم ايشان وقت زيادى را صرف همان كارى كرده است كه من كرده ام و كارشان هم خوب است و كمتر ازكار من نيست. لذا از روش قبلى صرف نظر كردم و اسلوب كتابم را تغيير دادم و در بعضى مواضع، از اسانيد و شواهد نهج البلاغه هم مطالبى را درج كردم.

علوم حديث : در روايات ، ترتيب تاريخى خاصّى به چشم مى خورَد…

استاد محمودى: بله، اين آخرين شيوه اى بود كه براى تدوين احاديث اميرالمؤمنين(ع) ـ اعم از گفته ها و نوشته ها ـ در پيش گرفتم. در نوبت اولِ تدوين كتاب، متون نهج البلاغه را هم وارد كرده بودم، امّا اسانيد و مصادر، در آخر هر مطلب بود. وقتى به مرحوم شيخ آقا بزرگ تهرانى نشان دادم، ديدند بر خلاف نهج البلاغه است و فرمودند كه اين كار را نكنيد، چون خلاف اسلوب طبيعى

صفحه از 176