گفتكو با آية الله محمد باقر محمودي - صفحه 150

خلفا ـ به دست ما نرسيده است.

علوم حديث : درباره روايات اين كتاب، بفرماييد كه آيا هر مطلبى را به صرف امكان صدور، درج كرده ايد؟

استاد محمودى: بايد بگويم كه من هر كلمه اى از آن حضرت را كه از سنخ سخن او بوده و امكان صدور داشته و دليلى بر نفى صدور آن نداشته ام، درج كرده ام، هر چند شاهدى بر حجيّت آن نداشته ام و دليل اثباتش و مصدرش صالح براى حجيّت نبوده اند، يا راوى اش مورد اعتماد نبوده است. البته در اين موارد، اشاره به وضعيّت منقول مى كنم، تا بلكه روزى اهل تحقيق، مصدر موثّقى، يا سند مورد اعتمادى براى آن بيابند، يا دليل خارجى بر صدق آن منقول پيدا شود.
همين جا اضافه كنم كه بنده در كارم، به پرمحتوا و نغز و پر مغز بودن كلام، اهميت داده ام و نه زيبا و لطيف و در اوج بلاغت بودنِ آن؛ بنابراين، از نظر حجم، از اثر سيّد رضى (رحمه الله) گسترده تر، امّا از حيث بلاغت، در مجموع، فرودست تر است. اين را گفتم تا روشن شود كه بنده هم هر مطلبى را به صرف نسبت آن به حضرت، نقل نكرده ام. البته هرگز مدّعى برابرى اين اثر با نهج البلاغه نيستم. چرا كه شريف رضى، در گزينش خود، از ميان مثلاً 400 خطبه اى كه در بين مردم و علما و خطباى عصرش رايج بوده، ۱ چيزى حدود 238 خطبه يا بخشى از خطبه را، با معيار بلاغت، انتخاب و درج كرده است. روشن است كه مابقى كار، بر زمين مانده بود و تلاشهاى پيشينيان صالح، هيچكدام كامل نبود و نتوانست جلوى پراكندگى و نابودى بسيارى از اين احاديث (و اسناد آنها) را بگيرد. در حالى كه همين اقوال حضرت هم بى ترديد، محكم و متقن و پرمحتوا و بليغ بوده اند.

1.در اين باره، اقوال سيّد مرتضى و يعقوبى وابن الجوزى و… را در مقدّمه جلد نخست نهج السعادة (ص۱۲ و ۱۳) بخوانيد.(ويراستار)

صفحه از 176