گفتكو با آية الله محمد باقر محمودي - صفحه 171

حديث، به شواهد عقلى و نقلى آن اشاره شود و حديثْ بريده از اين اشارات، نيايد. به گمان بنده، كتابهايى مثل: كشف الغمّة، الإرشاد شيخ مفيد، سيره معصومان از بحارالأنوار و أعيان الشيعة، براى ترجمه، مناسب اند. البتّه مراجعه من به ترجمه ها كم است، ولى شيوه مرحوم فيض الاسلام (در ترجمه نهج البلاغه) را مى پسندم.

علوم حديث : در ترجمه احاديث، چگونه ترجمه اى را شايسته مى دانيد: ترجمه آزاد؟ ترجمه كلمه به كلمه؟ ترجمه مفهومى؟…

استاد محمودى: به نظر مى رسد كه ترجمه كلمه به كلمه، اگر بتواند تمام معنا را برساند، بهتر است. وگرنه، بهتر است مترجم معناى محصّل از حديث را با الفاظ آزاد و روشن ترجمه كند.

علوم حديث : به عقيده شما، ميان ترجمه قرآن و ترجمه احاديث، از جهت شيوه و مقدّمات و… تفاوتى هست؟

استاد محمودى: البتّه هم در ترجمه حديث و هم در ترجمه قرآن مقدّس، مترجم بايد معنا را به درستى دريابد و فهم كند و بعد به ترجمه درآورد. امّا به گمان من، به خاطر اشتمال قرآن (در اكثر محتويات آن) بر مزاياى خاصّ زبان عربى، بعيد است مترجمى بتواند از عهده آن برآيد؛ به خلاف مجموعه هاى حديثى كه امكان ترجمه (اكثر محتويات) آنها وجود دارد.

علوم حديث : آيا در تاريخ حديث، از نخستين مصحّح يا محقّق متون حديثى، خبرى در دست هست؟

استاد محمودى: فعلاً در اين زمينه، چيزى كه شايسته اين مقام باشد، در خاطرم

صفحه از 176