ملاک ارزيابي کارگزاران در نهج البلاغه - صفحه 102

تو خراجت را پرداخت کرده و پروردگارت را اطاعت کردهای و امامت را خشنود ساختهای؛ همچون فردی نیکوکار، پرهیزگار و نجیب. پس خداوند گناهان تو را بیامرزد، کوشش تو را قبول کند و عاقبت تو را نیکو گرداند.
6 . عملکرد مدیر و کارگزار دیگری۱ که به نام او تصریح نشده مورد تحسین او واقع میشود که:
إِنَّكَ مِمَّنْ أَسْتَظْهِرُ بِهِ عَلَی إِقَامَةِ الدِّینِ وَ أَقْمَعُ بِهِ نَخْوَةَ الْأَثِیمِ وَ أَسُدُّ بِهِ لَهَاةَ الثَّغْرِ الْمَخُوفِ؛۲.
تو از كسانی هستی كه من برای به پاداشتن دین از آنها كمک می‏گیرم، سركشی و تكبر گناهكاران را به وسیله آنان درهم می‏كوبم، و مرزهایی را كه در معرض خطر قرار دارد، به وسیله آنها حفظ می‏كنم.
اقتدا به سیره علوی، حاکم اسلامی را بر آن می‌دارد که «تشویق و قدردانی از افراد را با محاسبه‌ای دقیق و بر اساس کار و لیاقت اشخاص به عمل آورد و از دخالت دادن مقام و موقعیت، بزرگی و کوچکی، شهرت و گمنامی، ثروت و فقر و... . خودداری نماید».۳ این نکته مورد تأکید امیرمؤمنان در سیاست نامهاش به مالک است که:
لایَدْعُوَنَّكَ شَرَفُ امْرِئٍ إِلَی أَنْ تُعْظِمَ مِنْ بَلَائِهِ مَا كَانَ صَغِیراً وَ لَا ضَعَةُ امْرِئٍ إِلَی أَنْ تَسْتَصْغِرَ مِنْ بَلَائِهِ مَا كَانَ عَظِیماً؛۴.
شرافت و آبروی كسی موجب این نشود كه كار كوچكش را بزرگ بشماری. و
همچنین حقارت و كوچكی كسی موجب نگردد كه خدمت پر ارجش را كوچک به حساب آوری
.
و این مفهوم واقعی عدالت در حاکمیت است؛ «بدترین و مضرترین نوع حقّ‌کشی این است که حاکم، حق را با اشخاص بشناسد و نه اشخاص را با حقّ. و بهترین نوع ترویج آن حقّ، این است که حقّ و ارزش واقعی را معیار ارزش‌گذاری بگیرد که در دراز مدت، حق و فضیلت حاکم می‌شود و شخصیت‌های کاذب منزوی شده و شخصیت‌های واقعی و

1.. اگر چه در نهج البلاغه و اکثر کتاب‌های شرح و ترجمه، نام این سردار دلاور علی بن ابی‌ طالب را ذکر نکرده‌اند، اما در شرح ابن ابی الحدید و نیز شرح مرحوم شوشتری به نقل از وی، او را بزرگ‌ترین سردار امیرمؤمنان علیه السلام یعنی مالک اشتر می‌خوانند (ر. ک: شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۷۴؛ بهج الصباغة فی شرح نهج البلاغه، ج۷، ص۵۹۸).

2.. نهج البلاغه، نامه۴۶

3.. آیین کشورداری از دیدگاه امام علی علیه السلام، ص۱۴۸.

4.. نهج البلاغه، نامه۵۳

صفحه از 108