ملاک ارزيابي کارگزاران در نهج البلاغه - صفحه 87

درآمد

کنترل و ارزیابی حاکم اسلامی از چگونگی عملکرد کارگزاران، در موفقیت سازمان و رسیدن به اهداف پیش بینی شده و برنامهریزی مدبرانه تأثیر ثمربخشی دارد. از سوی دیگر، با شناسایی توان مجموعه و مضاعف نمودن نقاط قوت و برطرف ساختن نقاط ضعف، بهرهوری سازمان، سرعت بیشتری می‌یابد.
معیار سنجش عملکرد کارگزاران، در حاکمیّت اسلامی _ که جانشینی ولایت الهی است _ دوری و نزدیکی به حقّ بوده و بسیاری از امور که در سخن صاحب نظران علم مدیریت و سیاست، ستایش شده، در مدیریت اسلامی تقبیح و ضد ارزش محسوب می‌شود.
این مقاله در دو بخش تنظیم شده است: ابتدا با بررسی ملاکهای ارزیابی کارگزاران سعی در ارائه الگویی جامع در این زمینه دارد؛ آن گاه با نگاهی به عملکرد امیرمؤمنان علیه السلام در پی هر ارزیابی، چگونگی برخورد با کارگزاران را به تصویر میکشد.

معیار ارزیابی

معیارهای ارزیابی باید به گونهای طراحی شوند که از یک سو، حکایتگر
قدرت مدیریتی فرد در انجام مسؤولیت محوله باشد و از دیگر سو، نمایانگر شایستگیهای او در واگذاری پست حکومتی باشد. معیارهای ارزیابی متناسب با اهداف علوی عبارت‌اند از:

1. ماهیت قدرتی کارگزار

سنجش قدرت و توانایی کارکنان سازمان از اهمیّت بسزایی برخوردار است؛ زیرا برنامه‌ریزی کلان حکومت بر مبنای قدرت آنان اجرایی شده و رسیدن به اهداف سازمان، بر اساس تعهد ایشان میسر می‌گردد. در ارزیابی افراد سازمان فرقی بین رئیس و مرئوس وجود ندارد؛ زیرا به همان اندازه که موفقیّت سازمان مرهون رؤسای کاردان است، شکست و عدم موفقیّتش وامدار ضعف آنان است. بنا بر این، در ارزیابیها همه کارکنان سازمان سنجیده میشوند.
بنا بر حکایت کتابهای تاریخی و نامهها و سخنان ارزشمند به جا مانده از مولای متقیان، معیار سنجش قدرت و توان عملکرد نیروها از نظر آن حضرت به قرار ذیل بوده است:

صفحه از 108