ملاک ارزيابي کارگزاران در نهج البلاغه - صفحه 89

آنجا بی نیاز می‌سازی.
لحن تند نامه، حکایت‌گر سرپیچی عامدانه کمیل از فرمان رهبرش نیست، بلکه اثبات‌گر عملکرد وی بر اساس سلیقه و میل شخصی، بدون تشخیص عمل متناسب با مسؤولیّتش و نیز خالی از هر گونه خلاقیّت است؛ حرکتی که حاکم را بر آن می‌دارد که برای انجام مسؤولیّت‌های واگذار شده، خود رأسا اقدام کند.

ب. اشتغال همه جانبه

تسلط کارگزار به همه جوانب پست واگذار شده به وی و سر و سامان دادن به کلیه واحدها و بخشهای زیر مجموعهاش، بیان‌گر قدرت مدیریت او بوده و از تعهد و مسؤولیّت پذیری وی ناشی میگردد. چنین رفتار و منشی در کارگزار تا حد زیادی با اعتماد مدیران سازمان و عدم دخالت آنان در امور واگذار شده به کارگزاران ایجاد میشود.
مدیران سازمان باید پس از واگذاری امور به کارگزاران، تنها به کنترل آنان بسنده کنند تا آنان بتوانند بر امور مسلط شده، با تعهد و به کارگیری خلاقیت، هدایت امور را بر عهده گیرند. از سوی دیگر، سرپرستی و هدایت بخشهای تابعه امارت والیان،
کمتر از انجام مستقیم کارها نیست. بنا بر این، والی نباید مستقیماً انجام امور در بخشی را بر عهده گیرد و از نظارت بر بخش‌های دیگر غافل شود. در غیر این صورت، اگر چه
ممکن است بخشی از مسؤولیّتش بدرخشد، اما نقصان و رکود در بخش دیگر، مدیریّت
او را به چالش می‌کشاند. بنا بر این، والیان، تنها باید بر امور واگذار شده به کارگزاران
خود نظارت داشته باشند تا در هنگام نیاز، خود رأساً وارد عمل شده، ناتوانی کارگزار را جبران نماید.
دستورالعمل امیرمؤمنان علیه السلام به مالک مبنی بر انجام اموری که از عهده کارگزاران زیر مجموعهاش بر نمیآید، دلالت بر این امر دارد که فرمود:
ثم امور من امورک لابدّ من مباشرتها: منها اجابه عمّالک بما یعیا عنه کتابک و منها إصدار حاجات الناس عند ورودها علیک بما تحرج به صدورک اعوانک.۱.
بدان قسمتی از كارها است كه شخصاً باید آنها را انجام دهی (و نباید به دیگران واگذار كنی)؛ از جمله: پاسخ دادن به كارگزاران دولت است، در آنجا كه منشیان و دفترداران از پاسخ عاجزند. و دیگر، بر آوردن نیازهای مردم است در همان روز كه احتیاجات گزارش می‏شود، و پاسخ آنها برای همكارانت مشكل و دردسر می‏آفریند.

1.. همان، نامه۵۳

صفحه از 108