قطع نظر از توجیهات مرحوم مجلسی _ که مستبعد به نظر میرسد و شاهدی ندارد _ روایت از نظر سندی مخدوش است.
احمد بن الحسن القطان مجهول است، احتمال دارد از رجال عامه باشد.۱ در باره احمد بن یحیی بن زکریا، مدحی نرسیده است. نجاشی در باره بکر بن عبدالله بن حبیب میگوید: «یعرف و ینکر».۲ تمیم بن بهلول و پدرش مجهول هستند. مدح و ذمی نسبت به ابوالحسن العبدی نرسیده است. اما سلیمان بن مهران همان سلیمان الاعمش است و در باره او گفته شده است: «لم یرد فیه جرح، یکفی فی الاعتماد علی روایته جلالته و عظمته عند الصادق علیه السلام، کان من خواص اصحابه».۳ و نیز عبایة بن ربعی از اصحاب امیرالمؤمنین علیه السلام است.۴
به این ترتیب، سند این روایت فاقد اعتبار لازم بوده و قابل استناد نیست.
9. محمد بن العباس قال: حدثنا الحسین بن احمد عن محمد بن عیسی، عن یونس بن عبدالرحمان، عن یونس بن یعقوب، عن خلف بن حماد، عن هارون بن خارجه، عن ابی بصیر و عن سعید السمان، عن ابی عبدالله علیه السلام قال: قوله تعالی «یَوْمَ یَنْظُرُ الْمَرْءُ ما قَدَّمَتْ یَداهُ وَ یَقُولُ الْكافِرُ یا لَیْتَنِی كُنْتُ تُراباً»، یعنی علویاً یوالی ابا تراب.۵
سند روایت صحیح است؛ البته محمد بن العباس مبهم است:
الحسین بن احمد، ثقة علی التحقیق. محمد بن عیسی، جلیل من اصحابنا ثقة
عین کثیر الروایة حسن التصانیف.۶ یونس بن عبدالرحمن کان وجهاً فی اصحابنا
متقدماً عظیم المنزلة، ضعّفه القمیون و هو ثقة.۷ یونس بن یعقوب، ثقة جلیل.۸
خلف بن حماد، ثقة.۹ هارون بن خارجه، کوفی ثقة.۱۰ ابی بصیر، ثقة وجیه.۱۱ سعید
1.. معجم رجال الحدیث، ج ۲، ص۸۶.
2.. رجال النجاشی، ش ۲۷۷.
3.. معجم رجال الحدیث، ج۸، ص۲۸۱.
4.. همان، ج ۹، ص۲۲۲.
5.. تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة، ص۷۳۶.
6.. رجال النجاشی، ش۸۹۶.
7.. رجالالطوسی، ص ۳۴۶.
8.. معجم رجالالحدیث، ج۲۰، ص۲۲۸.
9.. رجال النجاشی، ش۲۷۲.
10.. همان، ش۱۱۷۶.
11.. همان، ش۱۱۸۷.