درنگي در مفاد روايي و تفسيري آيه يا لَيتَني کُنتُ تراباً - صفحه 162

ذریح محاربی گوید به امام صادق علیه السلام عرض کردم، خداوند در کتابش فرمانی به من داده که دوست دارم ان را بدانم، امام فرمود: چیست؟ گفتم: آیه «ثم و یقضوا تفثهم و لیوفوا نذورهم». امام صادق علیه السلام فرمود: مراد از «لیقضوا تفثهم» ملاقات با امام و مراد از «و لیوفوا نذورهم» مناسک است. عبدالله بن سنان گوید خدمت امام صادق علیه السلام عرض کردم: خدا مرا فدای شما گرداند! مراد از این آیه چیست؟ امام صادق علیه السلام فرمود: گرفتن موی شارب و کوتاه کردن ناخن و مانند آن. گفتنم:‌ ذریح محاربی از قول شما نقل کرد که فرمودید مراد از «‌لیقضوا تفثهم» لقای امام است. امام فرمود: ذریح، صحیح گفت. تو نیز صحیح می‌گویی؛ قرآن ظاهری دارد و باطنی، چه کسی می‌تواند تحمل کند آنچه را ذریح تحمل می‌کند؟

این سخن امام به چند نکته اشاره دارد:
1. تفسیر قرآن و تأویل دو مقوله جداگانه و هم راستاست؛ همان طور که با کوتاه کردن ناخن، انسان نظیف می‌شود با ملاقات امام علیه السلام جهل و گمراهی کنار رفته و انسان نورانیت باطن پیدا می‌کند.
2. میزان فهم مخاطبان متفاوت است. امام علیه السلام ذریح را در مرتبه‌ای می‌بیند که تأویل قرآن را درک می‌کند، اما همین تأویل را از عبدالله بن سنان مخفی می‌کند و به تفسیر ظاهری آیه بسنده می‌کند.
3. تبیین باطن آیات قرآن در توان هر کسی نیست و عرصه خطرناکی است که اگر ضوابط و ملاک‌های آن رعایت نشود، سر از تطبیق‌های ناروا در می‌آورد؛ اما آنچه از ائمه معصوم علیه السلام در تأویل آیات رسیده و سندش مخدوش نیست یا مثلاً مشکل جدی ندارد، با توجه به آگاهی ائمه از باطن قرآن قابل انکار نیست؛ اگر کنه آن را نیز درک نکنیم، تعبداً پذیرفته و انکار نمی‌کنیم.

نتیجه

با توجه به قراین و شواهدی که ذکر شد، می‌توان گفت ‌روایاتی که در مورد آیه «یا لیتنی کنت تراباً» رسیده، مربوط به باطن آیه با الغای خصوصیت از معنای ظاهری است. این روایات بیانگر آرزوی کفار در روز قیامت است که با مشاهده عذاب و مشاهده جایگاه امیرالمؤمنین علیه السلام و شیعیان آن حضرت، علاوه بر آرزوی عدم تولد و خاک بودن، به پیروان ولایت حسرت خورده و آرزوی مؤمن بودن دارند. تناسب کلمه تراباً نیز، با توجه به معنای باطنی آیه، آن است که شیعیان همه در برابر امام امیر المؤمنین علیه السلام متواضع و فروتن و خاکی

صفحه از 163