گفته شده ابن عباس از طریق بیان سبب نزول و خصوصیت سبب، اشكال و ابهامی را كه از نصّ ممكن بود به ذهن خطور كند _ همان گونه كه برای مروان اشكال ایجاد شده بود _ تبیین نموده است. البته عموم لفظ را نیز نادیده نگرفته است.
سیوطی نوشته است:
عموم لفظ بر ابن عباس مخفی نبوده، ولی وی توضیح داده كه از لفظ عام آیه، افراد خاصی كه گروهی از اهل كتاب با ویژگیهای خاص بودند، مد نظر است.۱
به نظر میرسد توجه به سبب نزول آیه را در معنای خود محدود کرده است. گروهی در شأن نزول این آیه نوشتهاند:
هنگامی كه رسول اكرم صلی الله علیه و آله برای جنگ خارج میشد، بعضی از منافقین تخلّف میكردند و آن گاه كه رسول خدا صلی الله علیه و آله بر میگشت، عذر میخواستند و سوگند میخوردند و دوست داشتند مورد مدح قرار گیرند. پس این آیه نازل شد.۲.
حال، پرسش این است كه آیا واقعاً فهم درست آیه در گرو آگاهی از اخبار سبب نزول است؟ آیا فهم نادرستی كه گزارش شده، لزوماً ناشی از عدم آگاهی از سبب نزول بوده یا نگاه غلط ونادرست به مفاد ظاهری آیه، باعث چنین توهمی شده است، یا اشکال وارد شده منشأ دیگری دارد؟
در این كه آیه در مورد نزول خود ناظر به جمع و گروه خاصی بوده كه منشأ نزول آن شدهاند و آیه بر آنان تطبیق شده، شكی نیست و سیاق هم آن را تأیید میكند.
ابن عباس مطابق روایتی كه از بخاری نقل كردیم با قرائت آیه قبل از این آیه كه از پیمان شكنی اهل كتاب گزارش میكند، آیه را تبیین كرده است.
درست است كه آیه به تنهایی مبهم است و متعلق فرح و شادمانی مجمل و نامعین است؛ اما با نگاهی دقیق تربه آیات قبل از این آیه، جایی برای این ابهام باقی نمیماند.
آیات قبل به پارهای از خلاف كاریهای اهل كتاب اشاره كرده است و در آیه قبل از این آیه به یكی دیگر از اعمال زشت آنها كه مكتوم ساختن حقایق بوده اشاره میكند و میگوید: فراموش نكنید زمانی را كه خداوند از اهل كتاب پیمان گرفت كه آیات كتاب را برای مردم آشكار سازند و هرگز آن را كتمان نكنند:
1.. الدر المنثور، ج۱، ص۱۰۸.
2.. اسباب النزول، ص۱۴۲؛ لباب النقول، ص۶۴ ؛ مسلم در صحیح خود، اوایل کتاب صفات منافقین شماره ۲۷۷۷، بخاری نیز در تفسیر آل عمران، باب لاتحسبنّ، شماره ۴۲۹۱؛ جامع الأحکام، ج۴، ص۳۰۶؛ تفسیر ابن کثیر، ج۱، ص۴۳۷