گستردهتر است.
بی تردید، قرآن کریم در طول دوره رسالت پیامبراکرم صلی الله علیه و آله به تدریج نازل شده و پارهای از آیاتش در ارتباط تنگاتنگ با حوادث و رویدادهای زمان نزول است كه گر چه از كسی نام نمیبرد و به اجمال به واقعهای اشاره مینماید، اما از نوع تعبیر روشن میشود كه حكایت جزئی و واقعهای را گزارش میكند و چون این گونه آیات با تکیه بر قراین
حالی و مقامی نازل شدهاند، کشف مراد واقعی خداوند از آنها بدون توجه به آن قراین مشکل و یا ناممکن است و همین امر، قرآن پژوهان را بر آن میدارد تا به بحث از اسباب نزول بپردازند.
راغب اصفهانی با اشاره به این موضوع مینویسد:
کلامی که متضمن قصهای است که مراد از آن بدون تصور و فهمیدن آن قصه ممکن نیست، نیاز به تفسیر دارد؛ مثل آیه: «إنما النسیئ زیاده فی الکفر»1 و آیه «لیس البر بأن تأتوا البیوت من ظهورها».2 و 3
قرآن پژوهان به «اسباب نزول» و جایگاه آن در فهم قرآن توجه داشتهاند. آنان معتقدند از طریق اسباب نزول میتوان بر معنا و مقصود آیات و سور دست یافت. واحدی _ که به نظر میرسد اولین کسی است که معروفترین کتاب در باره اسباب نزول به نام او رقم خورده است _ مینویسد:
ممكن نیست تفسیر و معنای صحیح آیه، مگر زمانی كه سبب نزول آیه را بدانیم.4.
وهبه زحیلی مینویسد:
شناخت اسباب نزول آیات فواید زیادی دارد و نقش مهمی در تفسیر و فهم آیات الهی ایفا میكند؛ زیرا اسباب نزول قرینههایی را ارائه میكند كه علت تشریع حكم و اهداف و اسرار آن را نشان میدهد و به فهم قرآن كمك میكند.5
عمادالدین رشید نوشته است:
علم اسباب نزول دریچهای است که از رهگذر آن فقیه و مفسر به فهم آیات الهی
1.. سورۀ توبه، آیۀ۳۷.
2.. سورۀ بقره، آیۀ۱۸۹.
3.. جامع التفاسیر، مقدمه، ص۴۷-۴۸.
4.. اسباب النزول، ص۴
5.. التفسیر المنیر، ج۱، ص۱۸- ۱۹.