بررسي ميزان تأثير روايات سبب نزول در تفسير - صفحه 193

نوشته است:
تأویل دوم، با این که با سبب نزول و سیاق آیات سازگار نیست، ولی مورد قبول است و آن، این که خداوند متعال پس از آن که در این سوره به هجرت و سپس به جهاد در راه خدا _ که هر دو عبادت هستند _ فرمان داد، اکنون به عبادت تفقه و فهم در دین فرمان داده است.۱.
در حالی که طبری و قرطبی با استناد به همان اسباب نزول گفته‌اند:
منظور، آن است که گروهی از مسلمانان به میدان جهاد بروند و در صحنه جهاد با تعلیمات اسلام آشنا شوند ... و به هنگام مراجعت به دوستان خود گوشزد کنند.۲

شیخ طوسی ذیل این آیه می‌نویسد:
بادیه نشینان هنگامی که مسلمان شدند، برای فراگیری احکام اسلام همگی به سوی مدینه حرکت کردند. این حرکت سبب بالا رفتن قیمت اجناس و مشکلات و گرفتاری‌های دیگر برای مردم مدینه شد که این آیه نازل شد و به آنها دستور داد لازم نیست همگی شهر و دیار خود را خالی کنند و برای فهم معارف اسلام به مدینه بیایند، بلکه کافی است گروهی این عمل را انجام دهند.3.
علامه طباطبایی این معنا را با توجه به سیاق دور دانسته و می‌نویسد:
مقصود از «نفر»کوچ کردن به سوی خداست. بنا بر این، آیه شریفه در این مقام است که مؤمنین سایر شهر‌ها را نهی کند از این که همگی به جهاد بروند، بلکه باید عده‌ای به مدینه آمده، احکام را از آن حضرت بیاموزند.4.
_ رشید رضا ذیل آیه: «سیقول السّفهاء من الناس...»5 نوشته است:
كار راویان اسباب نزول، مایه شگفتی است. آنها مجموعه به هم پیوسته كلام الهی را از هم گسسته و قرآن را قطعه قطعه و پراكنده كرده‌اند و میان آیات فاصله انداخته و برای هر جمله سبب نزول جداگانه آورده‌اند.6
_ در باره مصداق کلمه «خبیث» در آیه «ما کان الله لیذر المؤمنین علی ما أنتم علیه

1.. تفسیر کبیر، ج۱۷، ص۲۲۶

2.. الجامع لأحکام القرآن، ج۲، ص۱۱

3.. التبیان، ج۵، ص۳۷۱

4.. المیزان، ج۹، ص۴۲۷

5.. سورۀ نساء، آیۀ۱۲۶.

6.. المنار، ج۲، ص۱۱.

صفحه از 214