حال باید دید آیا به راستی دانستن سبب نزول از راه آگاهی به اخبار و روایات منقول و متفاوت، تنها چاره فهم صحیح این آیه و عدم لغزش در تفسیر ناروای آن است؟
از میان این روایات تنها روایتی كه به سبب نزول آیه در آن تصریح شده و
صحیح دانسته شده، روایتی است كه سبب نزول را انتقاد یهود نسبت به تغییر قبله شمرده است. این روایت را طبری و ابن ابیحاتم از طریق علی بن ابی طلحه از ابن عباس نقل كردهاند.۱
سیوطی مینویسد:
این روایت صحیحترین است؛ چون مسلم و ترمذی و نسایی آن را آوردهاند. سلیم بن عبد الهلالی و محمد بن موسی آل نصر ذیل این آیه روایتی از صحیح مسلم نقل کرده و این روایت را از نظر سند صحیح دانسته است.۲.
بر این اساس، روایت مزبور مضمونی هماهنگ با آیه 142 سوره بقره دارد و در سیاق آن آیه و آیات پس از آن معنا میشود:
«سیقول السّفهاء من الناس ما ولیهم عن قبلتهم التی كانوا علیها قل لله المشرق و المغرب یهدی من یشاء إلی صراطٍ مستقیمٍ».
آیه بیان میداردكه سفیهان در انتقاد از تغییر جهت قبله خواهندگفت: چرا آنان از قبله اولیه خود باز گشتند؟ ای پیامبر، بگو: مشرق و مغرب از آن خداست. و هر که را بخواهد، به راه راست هدایت میکند. آیه بعد هم سخن از تشریع جدید الهی در جهت قبله و حكمت آن است. لذا آیه115(آیه مورد بحث) بدان معناست كه مشرق و مغرب از آن خداست و همه سمتها و جهتها به خداوند تعلق دارد و او در همه جهات فراگیر است. توجه به آیه 113 نیز این امر را تأیید میكند:
«و قالت الیهود لیست النصاری علی شییءٍ و قالت النصاری لیست الیهود علی شیئٍو هم یتلون الكتاب كذلك قال الذین لا یعلمون مثل قولهم فالله یحكم بینهم یوم القیامة فیما كانوا فیه یختلفون».
بنا بر این، آیه مزبور ادعای یهود و نصاری را بیپایه دانسته و میفرماید روز قیامت همه چیز روشن خواهد شد.
1.. تفسیر الطبری، ج۱، ص۳۹۹ - ۴۰۰.
2.. ر. ک: الإستیعاب فی بیان الأسباب، ج۱ ذیل این آیه؛ نیز ر.ک: مجمع البیان، ج۶، ص۱۹۱