علامه طباطبایی مینویسد:
با توجه به این مضمون میتوان گفت، در واقع این آیه پاسخی به ادعاهای آن دو گروه است؛ چرا كه مشرق و مغرب، قبله نصارا و یهود بوده و خداوند بر این اساس میفرماید: هم قبله نصارا و هم یهود جهتی الهی داشته و نمیتوان عبادت آنان را بی پایه
تلقی كرد.1.
با این توضیح، معلوم میشود متن قرآنی فارغ از اخبار سبب نزول ما را به این معنا رهنمون ساخته است و احكامی چون صحت نماز نافله در سفر و سوار بر مركب به هر جهتی یا در حال اضطرار یا در حال دعا و ... در روایات، مستند به این آیه است.
گفتنی است تأمل در آیات 144-145-149-150 سوره بقره، برداشت نادرستی را که دانشمندان برای تأکید بر ضرورت شناخت اسباب نزول در فهم آیه، بیان کردهاند، رد میکند؛ زیرا این آیات به صراحت، از ضرورت استقبال به سوی مسجد الحرام، سخن میگوید.
توجه به ارتباط آیه مورد بحث با آیه قبل وجهی دیگر را نیز محتمل نموده که برخی از مفسران بدان توجه کرده و نوشتهاند که آیه در مقام رهنمودی به مسلمین است که به فرض منع شدن از مساجد مبادا یاد خدا را فراموش کنید؛ چرا که تمامی جهات از آن خداست؛ به هر کجا رو کنید، به خدا رو کردهاید. این مطلب با توجه به آیه 114، یعنی آیه قبل از آیه مزبور تأیید میشود: «و من اظلم ممن منع مساجد الله أن یذکر فیها اسمه و سعی فی خرابها اولئک ما کان لهم أن یدخلوها ألا خائفین...» و دو آیه در سیاقی متصل بوده و این تفسیر، وحدت سیاقی آنها را مخدوش نمیکند.
شیخ طوسی نزول آیه را در اشکال ترشی یهود اقوی دانسته، ولی در مقام تفسیر، به سبب نزول توجه نکرده و آن را در ارتباط با آیه قبل دانسته و نوشته است:
تخریب مساجد نباید مانع ذکر خدا و توجه به او در هیچ حالی شود.2.
طبرسی نیز همین تفسیر را در مجمع البیان آورده3 و در جوامع الجامع نوشته است:
اگر مانع نماز در مسجد الحرام میشوند، خداوند متعال زمین را مسجد قرار داده است؛
1.. المیزان، ج۱، ص۳۲۶؛ نیز ر. ک: تفسیر الکبیر، ج۹، ص۱۹
2.. التبیان، ج۱، ص۴۲۴
3.. مجمع البیان، ج۱، ص۱۹۹.