مطلع الصباحتين و مجمع الفصاحتين - صفحه 181

أبو السعادات أسعد بن عبد القاهر بن أسعد بن محمّد بن هبةالله بن حمزة الإصفهانى الملقّب شَفَروَيْه. ۱

خاندان شفروه

آنچه از كتابهاى تاريخ به دست مى آيد، اين است كه خاندان شفروه در قرن ششم و هفتم هجرى، مشعلدار علم و ادب در اصفهان بوده اند و شخصيّتهاى علمى و ادبى چندى از اين خاندان به ظهور رسيده اند كه در كتابهاى تراجم مسطور است.
امّا شفروه چيست و به چه معناست؟ در كتابها درباره اين لفظ، نظريّه روشنى ارائه نشده است و هريك از محقّقان، آن را به صورتى شرح و تفسير نموده اند. نمونه هايى از نظريّه ها در موضوع اين لفظ عبارتند از:
1ـ «شَفَروِه: اين كلمه مركّب از دو جزء است و جزء دوم آن از «به» گرفته شده؛ مانند روزبه و خردادبه و دادبه و نظاير آن». ۲
2ـ «امّا لفظ شقروه كه شهرت صاحبْ ترجمه است، به نوشته اكثر، با شين نقطه دار و قاف است، ولى از تاريخ گزيده، شفروه نقل شده كه به عوض قاف، حرف ف باشد. از تذكره دولتشاهى نيز سفروه نقل شده كه با فا و سين بى نقطه باشد و ظاهر بعضى تردّد اين لغت مابين شقروه و شقوره مى باشد و به هرحال، وجه اين شهرت، به دست نيامد». ۳
3ـ «امّا لفظ شفروه كه در اصحّ نسخ تذكره تقى الدين كاشانى و در چندين موضع از المعجم فى معايير أشعار العجم شمس قيس و در تاريخ گزيده، شفروه (با شين و فاء و راء مهمله و واو و هاء) نوشته شده است. ولى نه ضبط حركات اين كلمه به طور يقين معلوم است، نه مقصود از آن. امّا ضبط حركات آن از اين دو هيئت نبايد بيرون باشد: شُفُرْوَه (به ضمتين و سكون راء) يا شَفَرْوه (به فتحتين و سكون راء) و از لفظ ادباى ايران، هردو هيئت مسموع شده؛ امّا

1.مجلّه تراثنا، شماره۲۹، ص۴۹، مقاله «فى رحاب نهج البلاغة».

2.تاريخ نظم و نثر در ايران، سعيد نفيسى: ۱/۱۰۲

3.ريحانةالأدب: ۳/۱۹۲

صفحه از 199