مطلع الصباحتين و مجمع الفصاحتين - صفحه 182

مقصود ازين كلمه، ظاهراً شفروه نام يكى از اجداد صاحبْ ترجمه است. ولى آيا اين چه عَلَمى است و از چه لغتى است، معلوم نيست». ۱
منظور از لفظ شفروه هرچه باشد، دو امر روشن و آشكار است:
اول، اينكه اين لفظ، نام دهى است از دهستان جرقويه اصفهان، بدين تلفظ: شَفَرْوَه. ۲
دوم، آنكه نام يك خاندان علمى است در اصفهان در قرن ششم و هفتم هجرى و از اين خاندان، اين افراد در كتابها ذكر شده اند:
1) شرف الدين شَفَروِه اى: شرف الدين عبدالمؤمن محمّد بن فضل الله بن هبةالله بن محمّد بن هبةالله بن حمزه شفروه اصفهانى، از شاعران پارسى گوى قرن ششم هجرى و نويسنده «أطباق الذهب فى المواعظ والخطب» است كه مقابل «أطباق الذهب» زمخشرى نوشته است. او را ديوانى است به فارسى، قريب 8000بيت، كه نسخه هايش فراوان است. ۳
2) مجدالدين ابوالمجد عبداللطيف بن هبةالله بن شفروه اصفهانى. ۴
3) عزالدين شفروه. ۵
4) ظهيرالدين عبدالله بن شفروه، پسرعموى شرف الدين شفروه اى. ۶
5) فخرالدين ابواحمد سليمان بن شمس الدين محمد بن شفروه الإصفهانى الأديب. ۷
6) معزالدين على بن اسعد بن عبد القاهر شفروه الإصفهانى. ۸

1.تعليقات لباب الألباب عوفى از علّامه محمد قزوينى: ۱/۳۵۸ـ۳۵۹، با تلخيص.

2.لغت نامه دهخدا، ماده «شَفَرْوَه».

3.براى شرح حال وى، ر.ك: فرهنگ سخنوران:۲۹۶؛ لغت نامه دهخدا، ماده «شفروه اى»، لباب الألباب عوفى: ۲۹۶؛ تاريخ نظم و نثر در ايران، نفيسى: ۱/۱۰۲؛ ريحانة الأدب: ۳/۱۹۲؛ تذكره دولتشاه سمرقندى: ۱۱۷

4.تاريخ نظم و نثر: ۱/۱۰۲

5.تاريخ نظم و نثر: ۱/۱۰۲؛ لباب الألباب عوفى: ۱/۲۷۳و۳۶۰؛ ريحانةالأدب ۴/۷۴

6.مجمع الآداب فى معجم الألقاب: ۳/۲۷ (شرح حال ش۲۱۱۵).

7.همان: ۵/۳۴۲ (شرح حال ۵۲۲۱).

صفحه از 199