فصل سيزدهم : مناظره امام رضا و دانشمندان اديان
شنيدهايد كه مأمون۱ شيوه مبارزه با رهبران شيعه را تغيير داد . پدر وخاندان جنايتكارش ، امامان شيعه ومسلمانان آگاه و باتعهد را تحت سختترين شرايط قرار داده بودند وبا انواع شكنجهها از بين مىبردند . واكنش طبيعى اين سختگيرىها، جامعه اسلامى را آماده انفجار كرده بود .
مأمون كه در ميان خلفاى عباسى ، مردى دانشمند و سياستمدار بود ، تاكتيك مبارزه با انقلابيون را تغيير داد وتصميم گرفت با دعوت كردن امام رضا عليه السلام به مركز و راه دادن اوبه دستگاه خلافت، امام را در ذهن توده بىاعتبار نمايد و موضعگيرى امام وپيروان اورا در برابر حكومت وقت ، تباه سازد .
امام كه كاملاً از نقشه خطرناك مأمون آگاه بود، با ابتكار خاصى تمام نقشههاى اورا نقش بر آب ساخت وبر خلاف آنچه مأمون پيشبينى مىكرد ، روز به روز بر محبوبيت امام در جامعه و گرايش توده مسلمان وغير مسلمان به اوافزوده مىشد .
روزى ، مأمون به نظرش رسيد كه بزرگترين دانشمندان مكتبهاى مختلف آن عصر را به طوس دعوت كند و مجلسى تشكيل دهد كه آنها با امام رضا عليه السلام بحث كنند تا شايد از اين راه بتواند از شُكوه علمى امام بكاهد .
شخصى به نام «نوفلى » مىگويد : روزى خدمت امام بودم و با او مشغول صحبت بوديم كه ياسر ، سرپرست كارهاى امام ، وارد اطاق شد و پيام مأمون را خدمت امام عرض كرد كه :
«دانشمندان فِرَق ، اديان و مكتبهاى گوناگون از تمام ملتها پيش من آمدهاند . چنانچه صلاح مىدانيد با آنها گفتگو كنيد، فردا اينجا تشريف بياوريد ، و گرنه مزاحم نمىشويم . اگر هم مايل باشيد ، ما خدمت برسيم» .
امام پاسخ داد : بگو : مقصودت را مىدانم و فردا به خواست خدا خودم خواهم آمد .
نوفلى مىگويد : پس از اينكه ياسر بيرون رفت، امام رو به من كرد و گفت : مىدانى مقصود مأمون از اين كار چيست ؟