129
مناظره‌های آموزنده

خاندان رسالت در انجيل‏

امام عليه السلام : سِفر سوم را بياور و گوش كن تا من بخوانم . اگر به جايى رسيدم كه ازمحمّد و خاندان و پيروانش ياد شده بود، شما همگى گواهى دهيد، و گرنه هيچ .
امام عليه السلام در برابر انبوه دانشمندان، سِفر سوم انجيل را از برخواند تا به نام پيامبر رسيد، در اين‏جا كمى مكث كرد و به دانشمند مسيحى رو نمود و فرمود : اى نصرانى! تو را به حقّ مسيح و مادرش سوگند، فهميدى كه من عالم به انجيل هستم ؟

جاثليق : آرى .
سپس امام ، نام محمّد و خاندان و پيروانش را از انجيل قرائت نمود .۱امام عليه السلام آن‏گاه به جاثليق فرمود : چه پاسخى دارى ؟ يا بايد بگويى كه آنچه خواندم ، انجيل نيست و يا بايد بگويى كه انجيل دروغ است، اما احتمال اوّل كه بطلانش ثابت شد . بنابراين يا بايد به نبوّت محمّد طبق اخبار انجيل اعتراف كنى و يا كشتنت واجب مى‏شود ؛ چون خدا و پيامبر و كتاب خود را منكِر شده‏اى» .
جاثليق : آنچه را وجودش در انجيل برايم ثابت و روشن شد ، انكار نمى‏كنم و به آن اعتراف دارم .
امام عليه السلام ، حاضران مجلس را بر اعتراف او گواه گرفت و سپس به او گفت : هر چه مى‏خواهى ، بپرس‏ .
جاثليق : حواريّين عيسى و نيز اوّلين دانشمندان انجيل ، چند نفر بودند ؟
امام عليه السلام : حواريّين عيسى، دوازده نفر بودند و از همه بهتر و داناتر ، «الوقا» بود .
و اما دانشمندان نصارا سه نفر بودند : يوحنّاى اكبر كه در اَج‏۲بود ، يوحنّا در قرقيسا۳و يوحنّاى ديلمى در رِجاز و نزد همين يوحنّا ، از پيامبر اسلام و خاندان و پيروانش ياد شده بود و او همان كسى است كه به امّت عيسى و بنى اسرائيل ، مژده ظهور پيامبر اسلام را داده است‏
.

1.براى آشنا شدن كامل با پيشگويى‏هاى انجيل درباره نبوّت پيامبر اسلام ، ر. ك : أنيس الأعلام، ج ۵ (نوشته يكى از دانشمندان مسيحى كه مسلمان شده است) .

2.نام مكان‏هايى كه افراد نامبرده ، در آن‏جا زندگى مى‏كرده‏اند (ر. ك : بحار الأنوار ، ج ۱۰ ، ص ۳۰۳ ).


مناظره‌های آموزنده
128

مناظره امام عليه السلام و جاثليق‏

جاثليق : من چگونه مى‏توانم با كسى بحث كنم كه بر اساس كتابى كه منكِر آن هستم (قرآن) و پيامبرى كه به او ايمان ندارم (محمّد)، با من مناظره مى‏كند ؟
امام عليه السلام : اگر بر اساس گفته‏هاى انجيل خودت، با تو بحث كنم ، قبول دارى ؟
جاثليق : آيا مى‏توانم آنچه را انجيل گفته ، قبول نكنم؟! آرى ، مى‏پذيرم ، هر چند به زيانم تمام شود .
امام عليه السلام : اكنون هر چه مى‏خواهى ، بپرس تا جواب دهم‏ .
جاثليق : شما درباره نبوّت عيسى و كتاب او چه مى‏گوييد ؟
امام عليه السلام : من آن عيسايى را به پيامبرى قبول دارم كه به نبوّت محمّد اعتراف كرده و به ظهور او مژده داده است و منكِر نبوّت آن عيسايى هستم كه به نبوّت محمّد و كتاب او اعتراف نكرده و مژده ظهور او را به امّتش نداده است‏ .
جاثليق : آيا براى پذيرفتن خبر و حكم كردن بر طبق آن، دو گواه مورد اطمينان لازم نيست ؟
امام عليه السلام : چرا .
جاثليق : شما از كجا مى‏گوييد كه عيسى به نبوّت محمّد اعتراف كرده و به پيروانش مژده ظهور او را داده است ؟ بر اساس اعترافى كه همين الآن كرديد ، شما بايد براى اثبات پيشگويى عيسى از نبوّت محمّد، دو گواه غير مسلمان را كه مورد تأييد مسيحى‏ها باشند ، بياوريد . شما هم مى‏توانيد عين همين تقاضايى را كه كردم، از ما بنماييد .

پيشگويى عيسى عليه السلام از نبوت محمّد صلى اللَّه عليه وآله‏

امام عليه السلام : منصفانه سخن گفتى! اگر گواهىِ شخص عادل و مورد اطمينانى را كهپيش عيسى از ديگران مقدّم بود، بر نبوّت محمّد، اثبات كنم، مى‏پذيرى ؟
جاثليق : مقصودت از آن شخص عادل كيست ؟
امام عليه السلام : يوحنّاى ديلمى‏ .
جاثليق : به به! نام كسى را بردى كه محبوب‏ترينِ افراد پيش مسيح بوده است .
امام عليه السلام : تو را سوگند مى‏دهم، آيا در انجيل ، اين هست كه يوحنّا گفته : « مسيح، مرا از آيين محمّد عربى خبر داد و به من مژده داد كه پس از او محمّد مى‏آيد . من هم اين مژده را به حواريّون دادم و آنها به محمّد ايمان آوردند »؟
جاثليق : يوحنّا به نبوّت مردى و نيز به خاندان و وصىّ او مژده داده ؛ ولى روشن ننموده كه او چه موقعى ظهور مى‏كند و نام آنها را بيان نكرده است .
امام عليه السلام : اگر كسى را بياوريم كه نام محمّد و خاندان و پيروانش را از انجيل بخواند ، به او ايمان مى‏آورى ؟
جاثليق : آرى، ايمانى محكم .
امام عليه السلام رو به نسطاسِ رومى كرد و فرمود : سِفر سوم انجيل را چگونه حفظى ؟
نسطاس : كاملاً آن را از بر دارم .
امام عليه السلام باز رو به رأس الجالوت‏۱كرد و فرمود : تو نمى‏توانى انجيل را بخوانى؟
رأس الجالوت : چرا ، مى‏توانم .

1.بزرگ عالمان (روحانيون) يهود .

  • نام منبع :
    مناظره‌های آموزنده
    سایر پدیدآورندگان :
    غیوری، سید مجتبی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 134953
صفحه از 162
پرینت  ارسال به