فصل پانزدهم : مناظره امام رضا و زنديق
خدمتگزار امام رضا عليه السلام مىگويد : يكى از زنادقه۱ خدمت امام رضا عليه السلام رسيد ، در حالى كه جماعتى نزد آن حضرت بودند .
بديهىترين نقاط ضعف منكران مبدأ و معاد
امام عليه السلام رو به او نمود و فرمود : اگر فرضاً نظريّه شما [ در رابطه با مبدأ و معاد ، ]صحيح باشد ، و حال آنكه چنين نيست ، آيا قبول دارى كه در نهايت ، ما و شما يكسان هستيم و نمازها و روزهها و زكاتهاى ما و اعتراف ما به مبدأ و معاد ، براى ما زيانى ندارد؟
زنديق كه پاسخى نداشت ، سكوت اختيار كرد .
امام عليه السلام ادامه داد و فرمود : اگر نظريّه ما [ در رابطه با مبدأ و معاد ، ]صحيح باشد ، در حالىكه چنين هم هست ، آيا قبول دارى كه شما هلاك شدهايد و ما نجات يافتهايم ؟
خدا چگونه و كجاست ؟!
زِنديق كه باز پاسخى نداشت ، سخن را به جاى ديگر كشيد و گفت : خدا رحمتت كند! به من بگو كه او (خدا ) چگونه است و كجاست ؟
امام عليه السلام : واى بر تو ! راه را اشتباه رفتى . او «كجا» را به وجود آورد ؛ او بود و «مكانى» نبود . نيز او «چگونگى» را ايجاد كرد ؛ او بود و «چگونگى» وجود نداشت . خداوند با كيفيت و مكان ، شناخته نمىشود و با حواس ، قابل درك نيست، و او را با هيچ چيز نمىتوان مقايسه نمود .
زنديق : بنابراين او چيزى نيست ؛ چون با هيچ يك از حواس ، قابل درك نيست .
امام عليه السلام : واى بر تو! چون حواس نمىتوانند او را ادراك كند ، تو منكِر او مىشوى ؟ ما درست بر عكس ، به دليل اينكه حواس ما از ادارك او ناتواناند ، يقين مىكنيم كه او پروردگار ماست و شباهتى با ساير موجودات ندارد !