19
مناظره‌های آموزنده

مناظره‌های آموزنده
18

مناظره پيامبر صلى اللَّه عليه وآله و مادّى‏گرايان‏

آن‏گاه پيامبر صلى اللَّه عليه وآله روى به مادّى‏گرايان كرد و فرمود : «چه چيز موجب شده است به اين باور فرا خوانيد كه چيزها بايد باشند و آنها همواره هستند ، از بين نرفته و نخواهند رفت؟» .
آنان گفتند : ما جز طبق آنچه‏كه مى‏بينيم ، حكم نمى‏كنيم و ما نديديم كه اشيا پديد آمده باشند . بنابراين ، مى‏گوييم از بين نرفته‏اند و نديديم كه از بين بروند و پايان بپذيرند . پس گفتيم : از بين نخواهند رفت .
پيامبر صلى اللَّه عليه وآله : «آيا چيزها را قديم يافته‏ايد و يا آنها را تا ابد پايدار يافته‏ايد؟
اگر بگوييد آنها را چنين يافته‏ايم ، ادّعا كرده‏ايد كه همواره بر همين شكل و بر همين خِرَد بوده‏ايد و باقى خواهيد ماند .
اگر اين را بگوييد ، واقعيت خارجى را منكر شده‏ايد و همه مردمى كه شما را ديده‏اند ، دروغگويتان مى‏شمارند»
.
گفتند : ما همواره بودن و همواره ماندن را براى اشيا نديده‏ايم .
پيامبر صلى اللَّه عليه وآله : «پس چرا به بودن و ماندنِ همواره حكم مى‏كنيد؟ براى آن‏كه [چون‏] شما پديدار شدن و پايان يافتن چيزها را نديده‏ايد ، بهتر است تميز بين آن دو را به ديگران واگذاريد تا بر حدوث ، پايان پذيرى و از بين رفتن آن ، حكم كنند ؛ چون آنان نيز بودن و ماندنِ همواره اشيارا نديده‏اند .
آيا شما شب و روز را نديده‏ايد كه يكى پس از ديگرى است؟»
.
گفتند : آرى .
فرمود : «آيا بر اين باور هستيد كه آن دو بوده‏اند و خواهند بود؟» .
گفتند : آرى .
فرمود : «به نظر شما شب و روز قابل جمع هستند؟» .
گفتند : نه .
رسول خدا فرمود : «بنابراين ، يكى ديگرى را قطع مى‏كند ؛ يكى پيشى مى‏گيرد و ديگرى در پى آن مى‏رود» .
گفتند : همين طور است .
فرمود : «شما به پيش گيرنده از شب و روز ، حكم پديدار شدن كرديد ، در حالى كه پيدا شدن آن دو را نديده بوديد . قدرت خدا را منكر نشويد» .
آن‏گاه فرمود : «شب و روزهاى پيش از شما پاياندار بودند يا بى‏پايان؟ اگر بگوييد بى‏پايان بودند ، چگونه پيش از آن‏كه يكى از شب و يا روز پايان پذيرد ، ديگرى به شما رسيده است؟ و اگر بگوييد پاياندار بودند ، معنايش اين است كه زمانى وجود داشت كه هيچ كدام نبودند»
.
گفتند : درست است .
فرمود : «شما مى‏گوييد كه هستى قديم است و پديدار نيست . آيا شما به مفهومى كه بدان اقرار مى‏كنيد ، آگاه هستيد و آنچه را كه منكر مى‏شويد ، مى‏دانيد؟» .
گفتند : آرى .
فرمود : «چيزهايى را كه مى‏بينيد ، بعضى از آنها به بعضى ديگر ، نيازمند هستند ؛ زيرا پاره‏اى جز به اتّصال به پاره‏اى ديگر ، پايدار نمى‏ماند . آياساختمان را نمى‏بينيد كه بخشى از اجزاى آن ، نيازمند بخش ديگر است و بدون آن ، استوار نمى‏گردد و پايدار نمى‏شود؟ ديگر اشيا نيز چنين هستند» .
آن‏گاه افزود : «اگر اين نيازمندى بخشى از آن به بخش ديگر ، در استحكام و تكميل قديم است ، به من بگوييد اگر پديدار مى‏بود ، چگونه مى‏بود و ويژگى‏اش چه‏سان مى‏بود؟»
.
در اين جا مادّى‏گرايان ، درمانده شدند و فهميدند كه نمى‏توانند براى پديدار ، ويژگى پيدا كنند و به آن توصيف كنند ، جز آنچه در همين امورى كه فكر مى‏كردند قديم است ، وجود دارد . از اين روى ، زبانشان بند آمد۱ و گفتند درباره خويش خواهيم انديشيد .

1.الوجوم در متن عربى حديث ، به معناى سكوت با غيظ است (لسان العرب ، ج ۱۲ ، ص ۶۳۰) .

  • نام منبع :
    مناظره‌های آموزنده
    سایر پدیدآورندگان :
    غیوری، سید مجتبی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 134957
صفحه از 162
پرینت  ارسال به