45
مناظره‌های آموزنده

فصل پنجم : مناظره امام باقر و قتاده‏

ابوحمزه ثمالى مى‏گويد : در مسجد النبى نشسته بودم كه ديدم مردى به طرفم مى‏آيد . نزديك كه رسيد ، سلام كرد و گفت : بنده خدا! كيستى ؟

در جستجوى امام عليه السلام‏

گفتم : مردى از اهل كوفه . چه كار دارى ؟
گفت : ابو جعفر محمّد بن على را مى‏شناسى ؟
گفتم : آرى . چه كارش دارى ؟

چهل سؤال‏

گفت : چيزى نيست . چهل سؤال آماده كرده‏ام كه از او بپرسم . هر كدام درست بود ، بپذيرم و هر كدام نادرست بود ، رها كنم .
گفتم : آيا خودت قدرت تشخيص درست يا نادرست بودن پاسخ آن سؤال‏ها را دارى ؟
گفت : آرى .
گفتم : در اين صورت ، ديگر چه نيازى به او دارى ؟
گفت : شما مردم كوفه آدم‏هاى پرحرفى هستيد . خواهشمندم هر وقت او را ديدى ، مرا خبر كن .


مناظره‌های آموزنده
44

شكست ابن نافع‏

امام عليه السلام فرمود : «شكست خورده ، برخيز !» .
عبداللَّه در حالى كه بر مى‏خاست ، گفت : «و تا رشته سپيد بامداد ، از رشته سياه [شب‏] بر شما نمودار گردد!۱ و خدا بهتر مى‏داند رسالتش را كجا قرار دهد» .۲

1.بقره : آيه ۱۸۷ ، اشاره به اين كه حق روشن شد .

2.الكافى : ج ۸ ص ۳۴۹ ح ۵۴۸ .

  • نام منبع :
    مناظره‌های آموزنده
    سایر پدیدآورندگان :
    غیوری، سید مجتبی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 134278
صفحه از 162
پرینت  ارسال به