55
مناظره‌های آموزنده

اعتراف به نديده !

امام عليه السلام : بنابراين به وجود درختى اعتراف كردى كه با هيچ يك از حواس ، آن را درك نكرده‏اى، در صورتى كه مى‏گفتى : هر چه را حواس پنجگانه‏ام درك نكند ، به وجود آن اعتراف نمى‏كنم‏ .
طبيب : درست است كه من آن درخت را نديده‏ام ؛ ولى من مى‏گويم كه هليله و درخت آن و تمام موجودات ، از قديم قابل درك با حواس بوده‏اند ؛ ولى خدايى كه شما ادّعا مى‏كنى ، هيچگاه قابل درك با حواس [ نبوده و ]نيست . در اين مورد پاسخى دارى كه سخنم را رد كنى؟
امام عليه السلام : آرى . بگو ببينم آيا درخت اين هليله را پيش از روئيدنِ هليله ديده‏اى؟
طبيب : آرى .
امام عليه السلام : در آن وقت ، آيا هليله را در آن مشاهده مى‏كردى؟
طبيب : نه .
امام عليه السلام : اين طور نيست كه يك وقت به سراغ درخت رفتى كه هليله نداشت و پس از چندى دوباره آن را ديدى و هليله در آن يافتى و ديدى چيزى در آن پديد آمده كه قبلاً وجود نداشت؟
طبيب : نمى‏توانم پديد آمدن هليله را انكار كنم ؛ ولى مى‏گويم هليله قبل از روييدن ، اجزائش به طور پراكنده در داخل درخت وجود داشته است .
امام عليه السلام : بگو ببينم آيا هليله‏اى را كه اين درخت از آن به وجود آمده است ، قبل از كاشتن ديده‏اى؟
طبيب : آرى .
امام عليه السلام : آيا احتمال مى‏دهى كه اين درخت با تنه و ريشه و شاخه‏ها و پوست‏ها و تمام ميوه‏هايى كه از آن چيده مى‏شود ، و نيز برگ‏هايى كه از آن مى‏ريزد ، در هليله‏اى باشد كه آن را به وجود آورده است؟
طبيب : نه ؛ عقل ، اين احتمال را نمى‏دهد و دل نمى‏پذيرد .
امام عليه السلام : بنابراين ، امورى كه ذكر شد ، در درخت پديد آمده است‏ .
طبيب : آرى ؛ ولى از كجا ثابت مى‏كنيم كه پديد آمدن هليله در درخت ، داراى سازنده است . اين را مى‏توانى ثابت كنى؟
امام عليه السلام : آرى ؛ ولى قول مى‏دهى كه با ديدن تدبير به مدبّر آن ، و با ديدن نقشه به نقّاش آن ، اعتراف كنى؟
طبيب : چاره‏اى جز اين نيست .


مناظره‌های آموزنده
54

پس گرفتن ادعاى اوّل‏

امام عليه السلام : بنابراين ، حرف اوّلِ خودت را پس گرفتى . تو مى‏گفتى : من يقين دارم كه خدايى وجود ندارد . و اكنون مى‏گويى : شايد باشد و شايد نباشد . پس ، از مرز انكار خدا بيرون آمدى و به مرز شك رسيدى . اكنون اميدوارم كه از مرز شك هم بگذرى و خداشناس گردى‏ .

اثبات خدا از طريق هليله!

طبيب : از چه راهى يقين به خدايى پيدا كنم كه حواسم آن را درك نمى‏كند؟
امام عليه السلام : از راه همين هليله‏اى كه مى‏خواهى با آن دارو بسازى‏ .
طبيب : اگر چنين باشد ، مطلب بهتر ثابت مى‏شود ؛ زيرا اين ، دليلى تجربى است و مورد پذيرش علم قرار گرفته است .
امام عليه السلام : من هم مى‏خواهم از راه اين هليله ، خدا را براى تو ثابت كنم ؛ چرا كه نزديك‏ترين چيزها به توست ، و اگر چيزى نزديك‏تر از آن بود ، به آن استدلال مى‏كردم ؛ زيرا هر چيز را كه تصوّر كنى ، داراى تركيب خاصى است كه دلالت بر مصنوع بودن آن مى‏كند ... .
امام عليه السلام : اين (هليله) را مى‏بينى؟

طبيب : آرى .
امام عليه السلام : آيا آنچه را در ميان اين هليله پنهان است ، مشاهده مى‏كنى؟۱
طبيب : تا نبينم ، نه .
امام عليه السلام : قبول دارى كه اين (هليله) داراى هسته‏اى است كه تو آن رانمى‏بينى؟
طبيب : تا نديده‏ام، چه مى‏دانم؟ شايد هيچ چيز در آن نباشد .
امام عليه السلام : قبول دارى كه در پس اين پوست ، مغز يا چيزى ديگر وجود دارد كه فعلاً از تو پنهان است؟
طبيب : تا نبينم ، نمى‏دانم . شايد باشد و شايد نباشد ... .
امام عليه السلام : قبول دارى كه اين (هليله) در زمينى مى‏رويد؟
طبيب : آن زمين و اين يك هليله را ديده‏ام ...!
امام عليه السلام : آيا اين هليله‏اى را كه مى‏بينى ، بر وجود هليله‏هاى ديگرى كه نديده‏اى [ و در سلسله پديدآورنده‏هاى اين هليله قرار گرفته‏اند] ، دلالت نمى‏كند؟
طبيب : چه مى‏دانم؟ شايد در دنيا ، غير از اين هليله ، هليله ديگرى نباشد . اگر هليله ديگرى را نيز ديدم ، به وجود آن اعتراف مى‏كنم .
امام عليه السلام : بگو ببينم آيا قبول دارى كه اين (هليله) از درختى بيرون آمده است ، يا اين‏كه مى‏گويى بدون درخت موجود شده است؟
طبيب : نه ؛ بلكه از درختى به وجود آمده است .
امام عليه السلام : آيا تو به وسيله يكى از حواس پنجگانه‏ات ، آن درخت كه فعلاً پيش تو حاضر نيست ، درك كرده‏اى؟
طبيب : نه .

1.در اين قسمت از بحث ، امام مى‏خواهد براى طبيب اثبات كند كه ممكن است چيزى وجود داشته باشد؛ ولى با حواس پنجگانه درك نشود ، و طبيب با اصرار تمام ، مى‏خواهد اين معنا را نپذيرد و به همين جهت ، گاهى حتى منكِر بديهيات مى‏شود .

  • نام منبع :
    مناظره‌های آموزنده
    سایر پدیدآورندگان :
    غیوری، سید مجتبی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 143550
صفحه از 162
پرینت  ارسال به