تشريح تدبير به كار رفته در هليله
امام عليه السلام : مىدانى كه اين هليله با اندازهگيرى معيّن و نقّاشى و تركيب خاصى صورتبندى شده و اجزاى مختلف و رنگهاى گوناگون آن ، در داخل يكديگر جا داده شدهاند : سفيد در زرد و نرم بر سخت ، و هر يك از طبقات مختلف آن ، داراى خاصيتى جداگانه است .
هليله داراى پوستى است كه آن را آب مىدهد و داراى عروقى است كه آب در آنها جريان دارد ، و برگ ، پوشش آن است كه آن را از سرما و گرما حفظ مىكند و مانع مىشود كه باد ، طراوت و شادابى هليله را از بين ببرد .
طبيب : اگر برگ روى هليله را فرا مىگرفت بهتر نبود؟
امام عليه السلام : تدبير خدا بهتر است . اگر چنان كه مىگويى ، بود ، نسيمى به آن نمىرسيد تا شادابش كند ، و نه سرمايى مىديد تا آن را سخت نمايد ، و در اين صورت متعفّن مىشد ، و از طرفى چون نور خورشيد نمىديد ، كامل نمىشد و نمىرسيد .
ولى [ در شكل كنونى ،] گاه خورشيد و گاه باد و گاه سرما مىبيند تا كامل مىگردد ، و اين امور را خداوند با قدرت لطيف و تدبير حكيمانه خود مقرّر فرموده است .
طبيب : اين مقدار توضيح براى شناختن نقشه و شكل هليله كافى است . اكنون همانطور كه وعده داديد ، بفرماييد چه تدبيرى در آن به كار رفته است؟
امام عليه السلام : آيا اين هليله را پيش از كامل شدن ديدهاى ، آن وقت كه دانه كوچكى بود و چيزى جز آب در ميانش نبود و هسته ، مغز ، پوست ، رنگ ، مزه ، و سختى نداشت؟
طبيب : آرى ، ديدهام .
امام عليه السلام : بگو بدانم اگر طرّاح حكيم و دانا در سازماندهى آن دانه بسيار كوچك - كه جز آب در ميان ندارد - دخالت نمىكرد ، امكان داشت كه قسمتهاى مختلف هليله با نظامى كه توضيح داده شد ، تشكيل گردد؟
اگر طرّاح هنرمندى درباره اين دانه ، طرحريزىِ وجود هليله را نمىنمود ، نهايت اين بود كه با بزرگ شدن آن ، آبش زياد مىشد ؛ ولى هرگز هليله به وجود نمىآمد .