59
مناظره‌های آموزنده

امام عليه السلام : آيا اين هليله را هنگام پديد آمدن و پس از اين‏كه فاسد مى‏شود و از بين مى‏رود ، ملاحظه كرده‏اى؟
طبيب : آرى ؛ ولى من اعتراف كردم كه هليله پديده است و نگفتم كه «صانع نمى‏شود پديده باشد» تا نتواند خود را بيافريند .
امام عليه السلام : تو ابتدا گفتى كه آفريننده حكيم ، ممكن نيست پديده باشد و بعد اعتراف كردى كه هليله پديده است . نتيجه اين دو اعتراف ، اين مى‏شود كه هليله مصنوع است و خداوند - عزّ و جلّ - صانع و سازنده آن .
اكنون اگر برگردى و باز بگويى كه هليله خودش را ساخته به آنچه انكار كرده‏اى (پديده بودن صانع) ، اعتراف مى‏كنى‏
.

اشتباه در نام‏گذارى !

علاوه بر اين ، تو با اعتراف به سازنده حكيم و دانا ، به خدا اعتراف كرده‏اى ؛ ولى در نام‏گذارى اشتباه مى‏كنى؟
طبيب : چه‏طور .
امام عليه السلام : چون تو به وجود داشتن يك موجود حكيم و دقيق و با تدبير اعتراف مى‏كنى ؛ ولى وقتى از تو مى‏پرسم كه «آن كيست؟» ، مى‏گويى : هليله . بنابراين ، تو به وجود خدا اعتراف مى‏كنى ؛ ولى در نامگذارى ، اشتباه مى‏نمايى و نام خدا را هليله مى‏گذارى و اگر دقت كنى ، مى‏فهمى كه هليله كمتر از آن است كه بتواند خود را بيافريند و ناتوان‏تر از آن‏كه بتواند مدبّر خود باشد .

دليلى ديگر؟!

طبيب - كه خود را از پاسخْ ناتوان ديد ، گفت : آيا جز اين ، دليل ديگرى هم دارى؟
امام عليه السلام : آرى . بر اساس گفته تو ، بايد هليله بتواند طرّاح و سازنده خود باشد و بايد بداند كه چگونه خود را بسازد . بنابراين ، چرا خود را كوچك و ناتوان و ناقص ساخت و چرا از شكسته شدنش امتناع نمى‏كند و مانع از خوردن خود نمى‏شود؟
چرا خود را پست ، قابل خوردن ، تلخ ، بد شكل ، بى طراوت و خشك ساخت؟

طبيب : چون بيش از اين ، قدرت نداشت و يا قدرت داشت ، ولى مايل بود خود را اين طور بسازد .
امام عليه السلام : بگو ببينم چه وقتى اين هليله خود را ساخته و به تدبيرِ وجود خود پرداخته است؟ آيا پيش از اين كه وجود پيدا كند ، يا پس از به وجود آمدن؟
اگر بگويى : خود را پس از وجود يافتن آفريده ، كه اين سخن از روشن‏ترين محال‏هاست . چگونه مى‏شود هليله موجود و مصنوع باشد و سپس دوباره خود را بسازد؟ بنابراين ، نتيجه كلام تو ، اين مى‏شود كه يك هليله دو بار وجود پيدا كرده و ساخته شده است .
واگر بگويى : خود را پيش از وجود پيدا كردن آفريده و تدبير نموده ، بطلان اين سخن و دروغ بودن آن نيازى به توضيح ندارد ؛ زيرا هليله قبل از وجود ، چيزى نبوده تا بتواند خود را به وجود آورد .
تو چه‏طور به من ايراد مى‏گيرى كه مى‏گويم : «چيزى كه وجود داشته (خدا) ، چيزهايى را كه وجود نداشته‏اند ، به وجود آورده است» ؛ ولى به سخن خودت ايراد نمى‏گيرى كه مى‏گويى : چيزى كه نيست (هليله قبل از وجود) ، چيزى را كه وجود ندارد ، به وجود مى‏آورد؟ فكر كن ، ببين عقيده كدام يك به حق نزديك‏تر است؟


مناظره‌های آموزنده
58

هليله، طرّاح و مدبّر خود !

طبيب : به وجود طرّاح و صانع هليله اعتراف مى‏كنم . از بيان شما كاملاً روشن است كه نه تنها هليله ، بلكه تمام موجودات هستى ، طرّاح و سازنده دارند ؛ ولى اين ، اعتراف به خدا نيست ؛ زيرا از كجا معلوم كه هليله و ساير موجودات ، خودشان طرّاح و سازنده خود نباشند؟

پاسخ امام عليه السلام‏

امام عليه السلام : با توجّه به نظام دقيق و حكيمانه‏اى كه مشاهده كردى ، تصديق نمى‏كنى كه سازنده هليله و ساير موجودات ، بايد حكيم و دانا باشد؟
طبيب : نه .

  • نام منبع :
    مناظره‌های آموزنده
    سایر پدیدآورندگان :
    غیوری، سید مجتبی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 134955
صفحه از 162
پرینت  ارسال به