فصل هفتم : مناظره امام صادق و ابو حنيفه
روزى ابوحنيفه۱ براى ملاقات با امام صادق عليه السلام به خانه امام آمد و اجازه ملاقات خواست . امام اجازه نداد .
ابوحنيفه مىگويد : دم درب، مقدارى توقف كردم تا اينكه عدّهاى از مردم كوفه آمدند و اجازه ملاقات خواستند . به آنها اجازه داد . من هم با آنها داخل خانه شدم .
وقتى به حضورش رسيدم ، گفتم : شايسته است كه شما نمايندهاى به كوفه بفرستيد و مردم آن سامان را از ناسزا گفتن به اصحاب محمّد ، نهى كنيد . بيش از ده هزار نفر در آن شهر به ياران پيامبر ناسزا مىگويند .
امام عليه السلام : مردم از من نمىپذيرند .
ابوحنيفه : چگونه ممكن است سخن شما را نپذيرند ، در صورتىكه شما فرزند پيامبر خدا هستيد؟
آغاز مناظره
امام عليه السلام : تو خودت يكى از همانهايى هستى كه به حرف من گوش نمىدهند .مگر بدون اجازه من داخل خانه نشدى و بدون اينكه بگويم ، ننشستى و بى اجازه شروع به سخن گفتن ننمودى؟ شنيدهام كه تو بر اساس قياس۲فتوا مىدهى؟
ابو حنفيه : آرى .