75
مناظره‌های آموزنده

مناظره‌های آموزنده
74

نبوّت عامّه‏

مادّى : از كجا ثابت مى‏كنى كه خداوند ، داراى انبيا و فرستادگان است ؟
امام عليه السلام : با اثبات چند مقدمه :
الف - ما داراى آفريدگارى هستيم ، برتر از ما و تمام آفريده‏ها .
ب - آفريدگار جهان ، حكيم است و كار بيهوده انجام نمى‏دهد .
ج - امكان ندارد كه همه مردم با او تماس بگيرند و برنامه زندگى و تكامل خود را از او دريافت نمايند .
با اين مقدمات ، ثابت مى‏شود كه بايد خداوند ، پيامبرانى داشته باشد كه آنها مردم را به راه تكامل خويش راهنمايى كنند، وگرنه هدف خداوند از آفرينش انسان - كه تكامل اوست - از بين مى‏رود و آفرينش انسان ، بيهوده مى‏گردد .۱
.

ازليت مادّه‏

مادّى : موجودات از چه چيز آفريده شده‏اند ؟
امام عليه السلام : از چيزى آفريده نشده‏اند (سابقه نيستى دارند ) .
مادّى : چگونه مى‏شود كه از نيستى، هستى به وجود آيد ؟
امام عليه السلام : موجودات ، از دو حال خارج نيستند :
يا اين موجودات از موادى ساخته شده‏اند كه آن مواد هميشه وجود داشته است .
و يا موجودات جهان ، سابقه نيستى دارند و جهان ، پديده است .
با سه دليل ثابت مى‏كنيم كه فرض اوّل ، درست نيست :
۱ . بر اساس فرض اوّل، موادّ جهان هميشه بوده، و چيزى كه هميشه بوده و وجودش ازلى است ، امكان ندارد پديده باشد و علت بخواهد . بنابراين، بايد واجب الوجود باشد و هستى‏اش از ذات خود بجوشد و در نتيجه ، دگرگونى و فنا در آن راه نيابد .
۲ . آن مادّه قديم ، يك جوهر بيش نيست و يك رنگ بيشتر ندارد . پس ، اين رنگ‏هاى مختلف و حقايق گوناگون فراوانى كه در اين جهان موجود است ، از كجا آمده است؟۲
۳ . اگر موادّ قديم جهان ، ذاتاً زنده بوده‏اند، چگونه مرگ بر آنها عارض شد، و اگر ذاتاً فاقد حيات بوده‏اند ، پيدايش حيات در آنها چگونه امكان دارد ؟
و اين‏كه موجودات زنده از عناصر زنده، و موجودات فاقد حيات ، از عناصر فاقد حيات به وجود آمده‏اند نيز درست نيست ؛ زيرا ذاتى كه فاقد حيات است ، نمى‏تواند قديم باشد ؛ چون موجود فاقد حيات ، توانايى و بقا ندارد و اين معنا با قديم بودن (يعنى در هستى، نياز به علت نداشتن) منافات دارد . (دقت فرماييد )
.
مادّى : اگر سخن شما صحيح است، چگونه گفته‏اند كه موجودات ، ازلى هستند ؟
امام عليه السلام : اين ، عقيده كسانى است كه مدبّر جهان را انكار كرده و فرستادگان خدا را تكذيب نموده و كتاب‏هاى آنان را افسانه‏هاى پيشينيان خوانده و آيينىبه دلخواه خود به وجود آورده‏اند .
موجودات جهان ، خود بر پديده بودن خويش دلالت مى‏نمايند ... حركت زمين با آنچه بر آن است، دگرگونى زمان‏ها ، تفاوت پيدا كردن وقت‏ها ، پديده‏هايى كه در جهان پديد مى‏آيند (مانند : زياد شدن، كم شدن، مرگ ، فرسودگى) و همچنين اين‏كه انسان وجداناً خود را ناچار مى‏بيند كه به سازنده و مدبّر خويش اعتراف كند ، تمام اين امور ، گواه بر حدوث جهان و وجود خداست ...
.
مادّى : آيا سازنده جهان ، پيش از آفرينش موجودات، به آنها علم داشته است ؟
امام عليه السلام : آرى ، خداوند از ازل دانا بوده و آنچه را مى‏دانسته، آفريده است‏ .
مادّى : آيا اجزاى خداوند با يكديگر اختلاف دارد ، يا مانند هم است ؟
امام عليه السلام : اين سؤال ، غلط است ؛ زيرا اساساً اختلاف و عدم اختلاف اجزا درباره خداوند ، معنا ندارد ؛ چون اختلاف و عدم اختلاف اجزاء ، در موجودى هست كه داراى جزء باشد ، كه آن وقت اين سؤال پيش مى‏آيد كه : آيا اجزا همانند يكديگرند ، يا همانند يكديگر نيستند؟

1.براى توضيح بيشتر ، ر. ك : فلسفه وحى .

2.براى توضيح بيشتر، ر. ك : كتاب «فلسفه ما »ص ۵۴۲، تحت عنوان (مادّه در پرتو فيريك) تا ص ۵۵۵ .

  • نام منبع :
    مناظره‌های آموزنده
    سایر پدیدآورندگان :
    غیوری، سید مجتبی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 134976
صفحه از 162
پرینت  ارسال به