99
مناظره‌های آموزنده

نقش قلب در بدن‏

گفت : پسرم! اين اندام‏ها هر گاه در چيزى كه بوييده يا ديده يا چشيده و يا شنيده‏اند ، شك كنند ، آن را به دل، ارجاع مى‏دهند و دل ، يقين حاصل مى‏كند و شك را از بين مى‏برد .
به او گفتم : پس خداوند ، دل را در حقيقت، براى [رفع‏] شكّ اندام‏ها گذاشته است؟
گفت : آرى .
گفتم : پس وجود دل ، لازم است وگر نه ، اندام‏ها به يقين نمى‏رسند؟
گفت : آرى .
به او گفتم : اى ابو مروان! پس خداوند - تبارك و تعالى - كه اندام‏هاى تو را به حال خود رها نكرده - بلكه براى آنها پيشوايى قرار داده است تا بر دريافت‏هاى صحيحِ آنها صحّه بگذارد و به آنچه در آن شك شده است ، يقين كند - [آيا] اين همه مخلوق را در سرگردانى و شك و اختلاف ، رها مى‏سازد و برايشان پيشوايى كه شك و سرگردانى‏شان را به او ارجاع دهند ، قرار نمى‏دهد، در صورتى كه براى اندام‏هاى تو، پيشوايى قرار داده است تا سرگردانى و شكّ خود را به او ارجاع دهى؟!


مناظره‌های آموزنده
98

جاى پرسش نيست!

گفت : پسرم! اين چه سؤالى است؟ چيزى را كه مى‏بينى ، چگونه در باره‏اش مى‏پرسى؟
گفتم : سؤال من ، همين گونه است .

پرسش‏هايى به ظاهر احمقانه‏

گفت : بپرس ، پسرم! هر چند پُرسشت احمقانه است .
گفتم : پاسخ سؤالم را بده .
گفت : بپرس .
گفتم : آيا چشم دارى؟
گفت : آرى .
گفتم : با آن ، چه مى‏كنى؟
گفت : با آن ، رنگ‏ها و اشخاص را مى‏بينم .
گفتم : آيا بينى دارى؟
گفت : آرى .
گفتم : با آن ، چه مى‏كنى؟
گفت : با آن ، بوها را استشمام مى‏كنم .
گفتم : آيا دهان دارى؟
گفت : آرى .
گفتم : با آن، چه مى‏كنى؟
گفت : با آن ، مزه‏ها را مى‏چشم .
گفتم : آيا گوش دارى؟
گفت : آرى .
گفتم : با آن ، چه مى‏كنى؟
گفت : با آن ، صدا را مى‏شنوم .
گفتم : آيا دل دارى؟
گفت : آرى .
گفتم : با آن، چه مى‏كنى؟
گفت : به وسيله آن، آنچه را بر اين اندام‏ها و حواس، وارد مى‏شود، تمييز مى‏دهم .
گفتم : آيا با وجود اين اندام‏ها ، از دل، بى‏نيازى نيست؟
گفت : نه .
گفتم : چگونه نه، در حالى كه اين اندام‏ها صحيح و سالم هستند؟

  • نام منبع :
    مناظره‌های آموزنده
    سایر پدیدآورندگان :
    غیوری، سید مجتبی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 136342
صفحه از 162
پرینت  ارسال به