[ 122 ]
[ فضل و عصمت على(ع) مانع اقتداى او به امامت ابوبكر ]
آنگه گفته است:
على دو سال در پس بوبكر نماز مىكرد، و ده سال در دنبال عمر نماز مىكرد، و مالها مىگرفت و بر ايشان ثنا مىگفت و دعا مىكرد، و اميرالمؤمنين مىخواند ايشان را، و در تدبيرها با ايشان مىبود، و از قِبَلِ ايشان حدّ مىزد.
اما جواب اين فصل اين است كه روا نباشد كه بعد از مصطفى، اميرالمؤمنين با فضل و عصمت در نماز اقتدا به كسى كند، كه درست شده است كه تقديم مفضول بر فاضل قبيح است. و اگر كرده باشد مقتدى نباشد؛ و گر مالى گرفت، حقّ او بود، كسى رابر وى منّت نبود. و انكار و تبرّاى او از زر و سيم معلوم است، و در أخبار ما نيست كه ۱او ايشان را اميرالمؤمنين خواند، و اگر خوانده باشد، در فصلِ «رضا - عليه السلام - و مأمون» تأويلى با حجّت بگفتهايم كه بر وى عيبى نباشد. و تدبير و رأى أميرالمؤمنين در امور شريعت و فتوح ثغور خود معلوم است كه او در آن اصل بوده باشد و ايشان طُفَيْلِ او كه او عالمتر و فاضلتر بود از هر يك. و حدّها كه زده باشد، از قِبَلِ خداى و رسول زده باشد، نه از قِبَلِ بوبكر و عمر. به حجّتِ آيه: «وَ الْحافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ»۲ او اولىتر است؛ بدان كه معصوم است و عالمتر از هر يك از امّت.
[ 123 ]
[ على(ع) معصوم، عالم و پيشرو در اسلام ]
آنگه گفته است:
اى عجب على قوىترِ بنىهاشم بود، در اسلام پيشرو، حق ظاهرتر، و به تبع بيشتر، و به تيغ تيزتر، و معصوم، چون رسول - عليه السلام - . چرا طلب حقّ خود نكرد؟ ۳
اما جواب آن است كه چنين است، امّا امام عالمتر است و معصوم است، و