بادا وى را هند و پسرش، و ما را فاطمه و پدرش، و پسران و شوهرش. «يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ اُناسٍ بِإمامِهِمْ».۱
[ 27 ]
[ تهمت فريفتن عوام به شيعه در مناقبخوانى اهل بيت(ع) ]
[ ميزان دلاورى على(ع) ]
[ دو دستگى صحابه در دوستى و دشمنى با على(ع) ]
آنگه گفته است:
رافضيان اين همه مناقبها بدان خوانند تا عوام النّاس و كودكان دگر طوايف را از راه ببرند و فرانمايند كه آنچه على كرد، مقدورِ آدمى نبود و صحابه همه دشمن على بودند.
امّا جوابِ اين كلمات كه «مناقب براىِ فريفتنِ عوام و كودكانِ ديگر طوايف خوانند»، دروغى ظاهر و بهتانى عظيم است و دليل بر اين آن است كه اگر غرض اين بودى از خواندنِ مناقب، بايستى كه به قم و كاشان و آبه و بلادِ مازندران و سبزوار و ديگر بقاع كه الّا شيعه نباشند، نخواندندى، و معلوم است كه آنجا بيشتر خوانند. پس غرضِ مناقبيان و فضايليان كسب باشد از آنچه ۲ حوالت كرده است، كه به مذهبِ أهلِ حق تقليد و تعليم باطل است و آن مذهبِ باطنيان و مجبّران است كه قول را بهرهاى باشد در دانستنِ حق.
۳امّا آنچه گفته است: «گويند: آنچه على كرد مقدورِ آدميان نباشد»، هر كه را از عقل و علم اندك مايه بهرهاى باشد، اين معنى نگويد و به روا ۴ ندارد. آنچه على كرده است،
1.صدر آيه ۷۱ سوره مباركه اسراء.
2.ع - ث: «پس غرض مناقبيان و فضايليان كتب و مقصود باشد از آنچه». م - ح - د: «كسب مقصود». ب: «كتب مقصود»، و «غرض» هم ندارد.
3.صفحه «۷۸» چاپ قديم
4.م - ح: «روا». ب - ث: «و بدو اندازد».