85
نقض

بادا وى را هند و پسرش، و ما را فاطمه و پدرش، و پسران و شوهرش. «يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ اُناسٍ بِإمامِهِمْ».۱

[ 27 ]

[ تهمت فريفتن عوام به شيعه در مناقب‏خوانى اهل بيت(ع) ]

[ ميزان دلاورى على(ع) ]

[ دو دستگى صحابه در دوستى و دشمنى با على(ع) ]

آنگه گفته است:
رافضيان اين همه مناقب‏ها بدان خوانند تا عوام النّاس و كودكان دگر طوايف را از راه ببرند و فرانمايند كه آنچه على كرد، مقدورِ آدمى نبود و صحابه همه دشمن على بودند.
امّا جوابِ اين كلمات كه «مناقب براىِ فريفتنِ عوام و كودكانِ ديگر طوايف خوانند»، دروغى ظاهر و بهتانى عظيم است و دليل بر اين آن است كه اگر غرض اين بودى از خواندنِ مناقب، بايستى كه به قم و كاشان و آبه و بلادِ مازندران و سبزوار و ديگر بقاع كه الّا شيعه نباشند، نخواندندى، و معلوم است كه آنجا بيشتر خوانند. پس غرضِ مناقبيان و فضايليان كسب باشد از آنچه ۲ حوالت كرده است، كه به مذهبِ أهلِ حق تقليد و تعليم باطل است و آن مذهبِ باطنيان و مجبّران است كه قول را بهره‏اى باشد در دانستنِ حق.
۳امّا آنچه گفته است: «گويند: آنچه على كرد مقدورِ آدميان نباشد»، هر كه را از عقل و علم اندك مايه بهره‏اى باشد، اين معنى نگويد و به روا ۴ ندارد. آنچه على كرده است،

1.صدر آيه ۷۱ سوره مباركه اسراء.

2.ع - ث: «پس غرض مناقبيان و فضايليان كتب و مقصود باشد از آنچه». م - ح - د: «كسب مقصود». ب: «كتب مقصود»، و «غرض» هم ندارد.

3.صفحه «۷۸» چاپ قديم‏

4.م - ح: «روا». ب - ث: «و بدو اندازد».


نقض
84

امّا جوابِ اين واقعه در پيش گفته شد؛ شرطْ اعاده نباشد. ۱ امّا معنىِ «وَ لا تُلْقُوا بِأيْديكُمْ إلَى التَّهْلُكَةِ» : مگر بندانسته است كه تهلكه آنجا استعمال كنند كه بى‏فرمانِ خداى و رسول كنند و اگر از قرآن قصّه موسى و هارون خوانده بودى كه دو شخص با اند۲هزار آدمى برفتند و دعوت كردند، و موسى تنها به چهل حاجب گاه در شد۳ كه هر جاى شيرى خفته بود و ده مرد ايستاده و تهلكه نبود. و قصّه لوط پيغامبر كه سال‏ها در زمينِ مؤتفكات ۴چگونه دعوت مى‏كرد. و هر يك از انبيا را به اوّل حالتِ بعثت همين بوده است. پس اگر على را خداى تعالى و رسول به قومى بسيار فرستند، آن تهلكه نباشد؛ تا اين آيه‏۵ از قرآن برخوانَد و از تفسير بداند. و در آن كه روزِ اوّل به سلاسل عمروعاص رفت، انكارى نيست و در كتبِ ما مذكور است؛۶ امّا مخذول و نامظفّر بازگشت و به آخر اميرالمؤمنين برفت و مظفّر باز آمد. ۷و در اين شبيخون بود كه سوره «و العاديات» نازل شد و شرح اين قصّه اينجا متعذّر باشد. امّا خواجه وقتى به خصومتِ حسين، تابعِ پسرِ سعد وقّاص باشد، و روزى به عداوتِ على، مدّاحِ عمروعاص باشد. اندى‏۸ كه به هر وقت به حلال‏زادگى خود ظاهر مى‏كند.۹ امّا مبارك

1.ح - د: «اعاده نيكو نباشد».

2.م - ح: «باند».

3.در آنندراج گفته: «درشدن بالفتح (فارسى است) اندرون شدن و داخل گرديدن». پس نظير درآمدن خواهد بود كه به معنى داخل شدن است. در نصاب الصبيان فراهى آمده: تعلَّمْ بياموز وَافْهَم بفهم‏ تكلَّمْ سخن‏گوى وَادْخُلْ در آى و در لغت‏هاى فارسى و اشعار فصحا نيز به فراوانى به كار رفته است.

4.در منتهى الارب گفته: «مؤتفكات شهرهايى كه بر گردانيده شدند بر قوم لوط عليه السلام». طالب تفصيل در تفاسير به تفسير كلمه «المؤتفكات» كه در دو مورد از قرآن مجيد ياد شده است (سوره توبه آيه ۷۰ و سوره الحاقة آيه ۹) مراجعه كند.

5.ع - ح: «مايه».

6.مراجعه شود به الاحتجاج، ج ۱، ص ۱۰۱؛ الخرائج و الجرائح، ج ۱، ص ۱۶۸؛ المناقب، ابن شهر آشوب، ج ۱، ص ۱۷۴ و ج ۲، ص ۱۲۹؛ صحيح البخاري، ج ۵، ص ۱۱۳؛ صحيح مسلم، ج ۷، ص ۱۰۹.

7.صفحه «۷۷» چاپ قديم‏

8.ح: «ابلهى»، ث: «اندين»، ب - م ندارند.

9.د: «ابلهى كه به هر وقت حلال‏زادگى خود اظهار مى‏كند». ث: «به هر وقت به حلال‏زاده خود ظاهر مى‏كند». ب - م: «به هر وقت حلال‏زادگى خود ظاهر مى‏سازد». و گويا «اندى» در اينجا به عنوان ادات تعجب به كار رفته است؛ يعنى اى عجب! و در لغت‏ها از قبيل برهان و آنندراج در معنى «اند» گفته‏اند: «و سخن گفتن از روى تعجب». و بعيد نيست بلكه مظنون است كه «اندى» محرّف از «رندى» باشد كه در نتيجه غفلت نُساخ به هم رسيده باشد. در برهان گفته: «رند به كسر اوّل، مردم مُحيل و زيرك و بى‏باك و منكر و لا ابالى و بى‏قيد باشد و ايشان را از اين جهت رند خوانند كه منكر اهل قيد و صلاحند» و در غياث اللغات گفته: «رند بالكسر منكرى كه انكار او از امور شرعيه از زيركى باشد، نه از جهل» و در انجمن آرا گفته كه «به معنى حيله‏گر و كربز است». پس اين احتمال به نظر نزديك‏تر به صواب مى‏آيد.

  • نام منبع :
    نقض
    سایر پدیدآورندگان :
    محدث ارموی، میر جلال الدین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 430310
صفحه از 1250
پرینت  ارسال به