103
بررسي توصيفي ساختار دستوريِ کتاب نقض

هر آيت كه از تورات موسى بر ايشان خواند، گفتند: موسى از قِبَل خويش مى‏گويد. (ص‏447)
به ديگر موضع گويد: زنكى بود، و جاى ديگر گويد: ابن المقفّع بود. (ص‏349)
در حقّ اين رافضيان كه از حسنِ على برگشتند، هيچ آيتى نازل نشد؛ امّا در حقّ آنها كه رسول را بر آن حال بگذاشتند و بگريختند، اين آيت آمد. (ص‏355)
تبصره: در چند موضع، واژه چند، بعد از هسته آمده است.
- امّا تنى چند را كه معروف‏ترند به مذهب جبر، ياد كرده شود به توفيق خدا! (ص 188)

و. صفت شمارشى‏

صفت‏هاى شمارشى‏اى كه در كتاب نقض به كار رفته‏اند، به دسته‏هاى زير تقسيم مى‏شوند:

يك. صفت شمارشى اصلى‏

همان اعداد هستند كه بدون پيشوند و پسوند مى‏آيند و شماره اصلى معدود خود را بيان مى‏كنند. پُركاربردترين نوع صفت شمارشى، گونه اصلى آن است.
چهل فرسنگ از قفاى ايشان مى‏رفتند و مى‏كشتند. (ص‏343)
او صدهزار خارجى و باغى را از اعداى آل و اولاد مصطفى بكشت. (ص‏355)
علما را كه مختلف و مخالف اند، يكى داند و آن دو مذهب را يكى خواند. (ص‏613)

دو. صفت شمارشى ترتيبى‏

اين صفت، ترتيب قرار گرفتن موصوف (معدود) را مى‏رساند، بدين صورت كه به آخر عدد اصلى، پسوند «ُم» و «ُمين» مى‏افزايد.
اوّلين گواهى بر صحّت رسالت ولى خدا و وصى مصطفى از اوست. (ص‏173)
اوّل، قرآن مجيد؛ دوم، مرغ بريان؛ سيوم، ميوه بهشتى؛ چهارم، طبخ جنّتى. (ص‏527)

سه. صفت شمارشى كسرى‏

آن است كه يك يا چند جزء از يك يا چند واحد را برساند.


بررسي توصيفي ساختار دستوريِ کتاب نقض
102

ندانم تا چرا عمر را چنين معصوم و مطهّر مى‏دانند؟ پندارى هم به خصومت رافضيان باشد. (ص‏256)
على همان على بود كه به بدر و حُنَين و اُحُد و خندق بود؛ امّا رسول در ميانه نبود. (ص‏182)
عمر در دين چنان متين بود كه بوجهل در كفر. (ص‏175)
در آن كتاب، اين خبر رد مى‏كند. (ص‏254)

ج. صفت پرسشى‏

صفتى است كه با آن از نوع يا چگونگى يا مقدار موصوف، پرسش مى‏شود. صفت‏هاى پرسشىِ به كار رفته در كتاب نقض، عبارت اند از: كدام؛ چه؛ چند؛كه.
چند كس به تيغ على كشته شدند؟ (ص‏170)
بنگر كه در حقّ على كدام گروه است؟ (ص‏37)
مجاهده و مجادله او را چه اثر؟ (ص‏16)
ايمانِ بى كفر و طاعتِ بى معصيت از همه صحابه بنگر تا كه را بود؟ (ص‏171 - 172)

د. صفت تعجّبى‏

واژه‏هاى «چه» و «عجب»، صفت‏هاى تعجّبى به شمار مى‏روند.
عجب است از شخصى كه دعوى دوستى بو بكر و عمر كند و چندينى قلم به مساوى ايشان براند و گرچه برسبيل نقل و حكايت نوشته است! (ص‏273)

ه . صفت مبهم‏

صفت‏هاى: هر، هيچ، همه، ديگر، چندين، چندان، اين، آن، بسيار، كمى، چند، بهرى و چندينى، از جمله صفت‏هاى مبهم به كار رفته در كتاب نقض هستند.
به حقيقت، هر كس كه به قيامت و حساب ايمان دارد، چندين بهتان بر مسلمانان ننهد. (ص‏185)
بهرى خامل‏ذكر و نامعروف كه به فضل و علمشان التفاتى نباشد. (ص‏192)

  • نام منبع :
    بررسي توصيفي ساختار دستوريِ کتاب نقض
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 374594
صفحه از 218
پرینت  ارسال به