117
بررسي توصيفي ساختار دستوريِ کتاب نقض

او از سر شرمسارى آن كه به دفع مضرّت از خداى و رسول تبرّا كرده بود، نمى‏يارست در مدينه آمدن. (ص‏461)

پنج. كاربرد در نقش متمّمى‏

خراسان بر وى مقرّر گشت. (ص‏479)
بر ما هيچ غرامتى و ملامتى نيست. (ص‏347)

شش. كاربرد در نقش مفعولى‏

چه منع كند او را از مواسات با من. (ص‏170)
او را معلوم شود كذّابى و بى امانتى اين مصنّف مجبّر. (ص‏179)

هفت. كاربرد در نقش مضافٌ اليهى‏

عمر را بسى پسر، عمان بودند كه فرمانِ او نمى‏بردند. (ص‏173)
خطبه و سكّه به نامِ او كنند تا داند كه او نيز با وجود چنين شحنگان، در توقّفْ معذور است. (ص‏470)
اعتقادِ تو در حقّ على و آل على، معلوم اوست. (ص‏356)

ب. ضميرهاى شخصى متّصل‏

به طور كلّى، كاربرد ضماير شخصى متّصل در كتاب نقض، بيشتر از ضماير منفصل است و همه ضماير متّصل در اين كتاب، كاربرد داشته است.

يك. افزودن «ى» بين كلمه و ضمير هنگام پيوستن ضميربه كلمات مختوم به «الف» و «ى»

ديوارش همه از قَدَر است، و قفل‏هايش از بغض آل مصطفى است. (ص‏446)
بوجهل سنگ بر پايش مى‏زند و مجروح مى‏كند. (ص‏332)

دو. حذف شدن شناسه در بعضى موارد

الزام نكنند كه ايمان بيارى و دست از مجبّرى بداريد. (ص‏42)

سه. در نقش مفعولى‏

گاهى به آخر فعل متعدّى اضافه مى‏شود.


بررسي توصيفي ساختار دستوريِ کتاب نقض
116

الف. ضميرهاى شخصى منفصل‏

ضميرهاى شخصى منفصل، عبارت اند از: من، تو، او (وى)، ما، شما، ايشان.
همه صحابه و اهل البيت را بعد از رسول، رجوع با وى بوده است. (ص‏172)
آن كس كه بر جايگاه او بخفت، نه على مرتضى بود كه نفس بذل كرد و جان فدا كرد مصطفى را؟! (ص‏168)
نه شما مرا به خلافت بنشانده‏ايد و بر من بيعت بستده‏ايد. (ص‏363)
خطبه و سكّه به نام خود بكردند و ايشان را مغلوب و محروم رها كردند. (ص‏371)
اكنون خود را حنفى سنّى مى‏خواند و گر در بازار يا در لشكرگاه گويند: خواجه اشعريى؟ گويد: من سنّى‏ام يا حنفى؟! (ص‏461)
چگونگى كاربرد و نقش ضماير شخصى منفصل، از قرار زير است:

يك. مخفّف شدن ضمير «من» هنگام اتصال به «را»

روزى كه مرا به سراى سيّد فخر الدين رحمه اللَّه عليه نوبت مجلس بود، امير حاجبى از آنِ امير عبّاس بيامد با جماعتى تركان. (ص‏451)
او گفت: أقعدونى، أسندونى؛ مرا با راست گيريد، و راست بنشانيد. (ص‏273)

دو. مخفّف شدن ضمير «او» و «ايشان» هنگام قرار گرفتن بعد از حرف «به»

قريش بدو اعتبار نكردند. (ص‏177)
ثواب و محمدت آن، بديشان راجع باشد. (ص‏469)

سه. كاربرد ضمير شخصى منفصل براى غير انسان‏

مدرسه خواجه امام رشيد رازى به دروازه جاروب‏بندان كه زيادتر از دويست دانشمند در وى درس اصول دين و اصول الفقه و علمِ شريعت خواندند كه علّامه روزگار خويش بودند. (ص‏36)

چهار. كاربرد در نقش نهادى‏

ما ايشان را فرستاديم پيش از تو از رسولان. (ص‏179)

  • نام منبع :
    بررسي توصيفي ساختار دستوريِ کتاب نقض
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 380795
صفحه از 218
پرینت  ارسال به