روز آدينه در جامع قزوين با حضور صدهزار مرد سخن گفت و تقرير مذهب كرد و بطلان تعليم و تقليد به غايت رسانيد. (ص452)
2. قيد مكان
چون است كه آن جا كه سلمان و بوذر و مقداد و عمّار و جابر و بوايّوب و خُزيمه و زيد بر امامت على متّفق شدند، آن قلّت را قدرى نباشد. (ص454)
آخر اين جا اعتراف داده است كه بيست هزار ناكثين را به يك روز هلاك كرد. (ص330)
3. قيد مقدار (كمّيت)
در لشكر ايشان مانند اين و بيش از اين بودهاند. (ص349)
آن كس كه از لغت و تفسير، اندك مايه بهره دارد، اين حوالت چگونه روا دارد؟ (ص180)
4. قيد كيفيت (چگونگى)
جواب اين كلمات، نيك استماع بايد كردن كه اين مصنّف مجبّر بر خود چه گواهى داده است. (ص176)
آلت افعال نيك و بد خداى تعالى دهد. (ص502)
5. قيد تمنّا
در اين معنى، فصلى مفرد بيايد در آخر كتاب، ان شاء اللَّه تعالى! (ص262)
6. قيد حالت
مردمِ عامِ غافل، از استماعِ آن دعاوى بى بيّنت و معانى، متحيّر مىمانند. (ص2)
7. قيد تأسّف
فرزندانش را به بردگى ببردند، و واويلاه و واحزناه در روز عاشورا دربستند. (ص347)