153
بررسي توصيفي ساختار دستوريِ کتاب نقض

ك. حرف اضافه «را»

يك. اختصاص‏

وجودِ عالم را حوالت به بقاى اوست و عقل و شرع منتظرِ حضور و ظهور و لقاى او. (ص‏6)

دو. مترادف «به»

او را گفتند: تو را آب دختر، به طبيب شهر بايد نمود. (ص‏254)
پندارم آن روز، مصطفى غير على را گفت: «الإسلام تَحت قدميك». (ص‏168)

سه. نشان مفعولى‏

همه شيوخ معتزله، على را بر بوبكر و عمر، تفضيل نهند در علم و سبقت. (ص‏254)
هر عاقلى فاضل كه به انصاف بخواند، نامنصفى و نادانى مصنّف بداند و او را از خود نداند و نخواند. (ص‏4)
مُثبتانِ توحيد را و مُقرّان نبوّت را و امامت را و متابعانِ شريعت را به تهمتِ كذب منسوب كرده و ساداتِ بزرگوار و مشايخ كبار را بى حجّتى، معيوب دانسته. (ص‏5)

چهار. مترادف «براى»

خاله را از چهارگونه سهو افتاده است. (ص‏254)
ما را در آن فصول و كلمات، چند روزى تأمّلى شافى رفت به احتياطى كافى. (ص‏4)
آن كس كه بر جايگاه او بخفت، نه على مرتضى بود كه نفس بذل كرد و جان فدا كرد مصطفى را؟ (ص‏168)

ل. حرف اضافه «مانند» براى مشابهت‏

اين، حوالتى بى اصل است مانندِ ديگر حوالات كه كرده است. (ص‏179)
مانند اين آيات بسيار است كه همه دلالت است بر آن كه مكلّف، فاعل و مخيّر و مختار است در فعل. (ص‏502)


بررسي توصيفي ساختار دستوريِ کتاب نقض
152

سه. مترادف «به» و «بر»

وگر نادانى مانند اين گويد و نويسد، در عهده او باشد. (ص‏256)
وزر و وبال آن و نكال آن به دنيا و آخرت، در گردن مؤلّف بماند. (ص‏4)
در ميان سراى خويش سر شانه مى‏كرد. داوود در سرِ او نگاه كرد و بر وى عاشق شد. (ص‏256)
آدم در خداى عصيان كرد. (10)

چهار. مترادف «در باره» و «در خصوص»

اين نه در حقّ على آمد؟ (ص‏170)
پس بايد كه در عثمان و غير وى اين طريق هم با مشيت خداى گذارد كه قطع نتوان كردن بر نجات و هلاك غير. (ص‏256)

پنج. مترادف «براى»

هر جواهرِ محامد كه غوّاصان درياى دين به صحّت دليل از قعرِ بحرِ دل به غوصِ ارادت به ساحل زبان آرند، نثار حضرت واحب الوجودى باد كه موثّر در معرفت او به ابقاء تكليف تفكّر و نظر است. (ص‏1)

ى. معانى حرف اضافه «اندر»

يك. مترادف «به» و «در»

آن هيبت اندر دل‏ها نه او زايل گردانيد؟ (ص‏168)

دو. مترادف «در باره»

و همچنين اندر اين آيت كه: (وَعَدَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فى الأَْرْضِ)، الآيه تا به آخر، گفته است: بدين امامان شيعت را مى‏خواهد كه در آخر الزّمان، قائم بيايد و همه زمين او را مسلّم شود. (ص‏268)

  • نام منبع :
    بررسي توصيفي ساختار دستوريِ کتاب نقض
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 374858
صفحه از 218
پرینت  ارسال به