آلت است در فعل. (ص502)
از بهر آن را كه مدار بعثت رُسل و انزال همه كُتُب، بر قبول توبه است. (ص20)
ب. حرف اضافه «از پسِ» مترادف «به دنبال» و «از پى»
آنگه گفت: (وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أمْناً)؛ و بدل كند ايشان را از پس خوف و ترس ايشان ايمنى. (ص270)
آن فصل كه از پس اين فصل گفته است برود مشبع به شرح، به توفيق خداى تعالى و به بركات سيّد انبيا محمّد مصطفى و سيّد اوصيا على مرتضى، ان شاء اللَّه! (ص347)
ج. حرف اضافه «از سرِ» مترادف «از» و «به دليل»
همه طوايف، به وقت نزول مضرّت، از سرِ ضرورت اين مايه به رخصت عقل براى دفع مضرّت بكنند. (ص461)
از سرِ سياست و سلطنت، او را تهديد و وعيد كردى. (ص337)
تا بداند كه آن تقرير، نه از سر دانش و علم و انصاف كرده است كه از مشرق و مغرب بر اين گونه است كه بيان كرده شد، و خواجه مصنّف از دو مذهب، لاف نتواند زدن. (ص460)
د. حرف اضافه «از طريق» مترادف «با»
حنيفيان مىگويند كه: رؤيتى معقول است و از طريق علم اثبات مىكنند چنان كه امير المؤمنين عليه السلام گفت: «لا أعبد ربّاً لم أره» و مجبّره و مشبّه مىگويند: ببينم خداى را بدين چشم سر، و مشابهتى از اين عظيمتر نباشد. (ص447)
امير بدر الدين قشلق ايشان را به تيمارى مىداشت از طريق حمايت، نه از طريق مذهب. (ص451)
ه . حرف اضافه «از قِبَل» مترادف «از جانب»
مانندگى ايشان به يهودان است كه هر آيت كه از تورات موسى بر ايشان خواند گفتند: موسى از قِبَل خويش مىگويد و اين نه كلام خداست تا بارى تعالى ايشان را به