161
بررسي توصيفي ساختار دستوريِ کتاب نقض

و رايت كافران، به دست طلحة بن ابى طلحه بود كه به تيغ على كشته آمد و صُواب بنده قوم كه رايت بستد هم به تيغ على كشته آمد و مبارزان مكّه، آن روز، چند كس به تيغ على هلاك شدند. (ص‏169)

4. فوريت و عدم تراخى‏

هر جواهرِ محامد كه غوّاصان درياى دين، به صحّت دليل از قعرِ بحرِ دل به غوصِ ارادت به ساحل زبان آرند، نثار حضرت واجب الوجودى باد كه موثّر در معرفت او به ابقاء تكليف، تفكّر و نظر است، و لال باد آن مدبر كه گفت: موجب آن معرفت تقليد و تعليم و خبر است! (ص‏1)

5. تخمين و تقريب‏

مشابهت دارند به طبايعه كه به چهار اركان گفتند، و دو و سه و چهار نُه باشد، و مجبّره، نُه قديم اثبات كردند تا به هر سه گروه، مشابهت كرده باشند و به تأمّل در اين كلمات، فايدت حاصل شود. (ص‏448)

هفت. حرف ربط «يا»

1. تخيير

ميانِ خدا و نام خدا پس نمى‏توان دانستن كه ابتدا به خدا كرده است يا به نام خداى. (ص‏7)
جواب آن است كه مخالفت على يا كفر و معصيت است، يا ايمان و طاعت است. (ص‏174)

2. مترادف «واو» عطف‏

تا آن با اين قياس كند يا دست از مذهبِ بد بدارد و چنين مُحالات نگويد. (ص‏611)

ب. حروف ربط هم‏پايگى مركّب‏

يك. حرف ربط «آنگه» براى عطف، مترادف «پس»

آنگه بعد از آن چنان كه ما بر امام حقّ - ضاعف اللَّه دولته - ثنا گفته‏ايم، او سلطانِ سعيد


بررسي توصيفي ساختار دستوريِ کتاب نقض
160

مخيّر باشد در فعل ايمان، و ايمان كسب و فعل بنده باشد تا مستحقِّ مدح و ثواب باشد. (ص‏176)
به مذهب شيعه امام نصّ است ايشان نيز منكرِ نص را خارجى و هالك دانند. (ص‏519)

پنج. حرف ربط «هم» در معناى «نيز» براى عطف‏

شايد اگر نمازش فائت شود هم روا باشد. (ص‏524)
وزر و وبال آن هم به گردنِ آن كس كه ابتدا كرده است. (ص‏190)

شش. حرف ربط «واو»

1. پيوند جمله‏هاى هم‏پايه‏

آن كس كه بر جايگاه او بخفت، نه على مرتضى بود كه نفس بذل كرد و جان فدا كرد مصطفى را؟ (ص‏168)
اسماعيل بن ابى خالد روايت مى‏كند كه روزى مرا گفت: دو درم به من ده. گفتم تا آن را چه كنى؟ گفت: تا عصايى بخرم و بدان، سگان را از شهر به در كنم. (ص‏599)

2. عطف يا پيوند كلمات هم نقش‏

موثّر در معرفت او به ابقاء تكليف، تفكّر و نظر است. (ص‏1)
نان و نفس و تيغ و انگشترى و جان از همه صحابه، نمى‏دانم كه بذل كرد؟ (ص‏171)
اُمّ سلمه، فاضل‏تر است و بزرگ‏تر از بسيارى از زنان رسول، مگر بدان مردود باشد كه او را با على و فاطمه و آل ايشان خصومتى و عداوتى نبوده است. (ص‏600)

3. استيناف‏

از وى شنيده‏اند كه گفت: تا على را ديدم كه قوم كوفه را به قتالِ معاويه دعوت مى‏كرد، كينه وى هنوز در دل من است و نيز ديوانه بوده است اين قيس بن ابى حازم الخارجى. (ص‏599)
امّا آن روز كه دندانِ رسول شكسته شد به ضرورت دانم كه سيف اللَّه نبوده باشد و لوا

  • نام منبع :
    بررسي توصيفي ساختار دستوريِ کتاب نقض
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 374802
صفحه از 218
پرینت  ارسال به