17
بررسي توصيفي ساختار دستوريِ کتاب نقض

برجستگى‏هاى سبكى و ارزش‏هاى ديگر اين اثر، مطمح نظر قرار گرفت.
فصل دوم، به دو بخش تقسيم شد كه در بخش اوّل، جملات، از جنبه‏هاى مختلفى چون: تعدّد فعل، بيان مفهوم و مقصود، وجود و عدم فعل، و جمله‏هاى ساده از حيث اركان و ترتيب اجزاى جمله، پرداخته شد. در بخش دوم، به بررسى جمله‏هاى مركّب و تقسيم آن به جمله‏هاى پايه و پيرو و همچنين، نقش جمله‏هاى وابسته، مورد بررسى قرار گرفت.
در فصل سوم، فعل از جنبه ساختمان و ويژگى‏هاى آن از قبيل: گذر، وجه، معلوم و مجهول، زمان و همچنين افعال معين، افعال غير شخصى و افعال ربطى، مورد بررسى قرار گرفت. اين بخش، تقريباً گسترده‏ترين قسمت اين تحقيق به حساب مى‏آيد و براى بيان مطالب، از كتاب دستور تاريخى فعل احمدى گيوى، بيشترين بهره برده شد.
فصل چهارم، به مبحث اسم، اختصاص دارد. در اين فصل، اسم از لحاظ: شمار، ساختمان، معرفه، نكره، اسم جنس و همچنين انواع مصدرها مورد بررسى قرار گرفت. در اين فصل، بيشتر از كتاب دستور زبان وحيديان كاميار، سود جُستيم.
فصل پنجم، گروه اسمى و وابسته‏هاى آن و جايگاه وابسته‏ها و نقش‏هاى آنها در جمله و چگونگى ساخت بعضى از اين وابسته‏ها، توضيح داده شد.
فصل ششم، انواع ضماير موجود در كتاب نقض، و كاربرد آنها در جمله، بررسى و مشخص شد.
در فصل هفتم، انواع قيد از جنبه ساختمان و از جهت مفهوم، مورد بررسى قرار گرفت. در پرداختن به بخش قيد از جهت ساختمان، تلفيقى از نظريات وحيديان و فرشيدورد، اساس كار قرار داده شد و در بخش بررسى قيد از جهت مفهوم، از ديدگاه‏هاى خيّامپور و انورى - احمدى گيوى بهره گرفته شد.
در فصل هشتم، به بررسى شبه جمله‏ها پرداخته شد و نمونه‏هايى از موارد موجود، بيان شد.
فصل نهم، به صورت مفصّل و گسترده، به انواع نقش‏نماها اختصاص يافت. در


بررسي توصيفي ساختار دستوريِ کتاب نقض
16

كوروش صفوى، محقّق معاصر در مقدّمه فن دستور تراكس مى‏نويسد:
بر اساس مطالعات دستورى ايرانيان و سابقه‏اى كه از اين قوم در بررسى‏هاى آواشناسى، نحو، معناشناسى و ديگر موارد موجود است - كه بسيار قديمى است - و مشخّص نيست كه به چه دليل، ناگهان دستور زبان فارسى به ابزارى براى «درست نوشتن و درست گفتن» تبديل شد. گويا ميرزا حبيب اصفهانى براى نخستين بار، واژه «دستور» را براى نام كتاب مجموعه قواعد خود، در نظر گرفت. ميرزا حبيب، به دليل آشنايى با زبان فرانسه، طبقه‏بندى ارائه شده در كتاب خود را به نوعى، از دستورهاى آن زبان الگو مى‏گيرد. مثلاً اصطلاح «فرع فعل» دقيقاً با وجه وصفى پريسكيانوس (participium)، تطبيق دارد كه به تقليد از فن دستور ديونوسيوس تراكس، از زبان لاتين ترجمه شده است.۱
اين تأثيرها و سرمشق‏پذيرى‏هاى صِرف دستورنويسان، باعث شد تا كنون نتوانيم به دستور زبان واحدى، براى استفاده در حوزه آموزش و رسيدن به اهداف ياد شده برسيم.
در راستاى رسيدن به دستور زبان فارسىِ واحد، موضوع بررسى توصيفى دستور زبان، بر اساس كتاب نقض - كه از آثار ارزشمند فارسى است - ، جهت پژوهش انتخاب شد. در اين راستا، تمام جنبه‏هاى دستورى كتاب نقض عبد الجليل قزوينى، مورد ارزيابى و بررسى قرار گرفت. براى تحقّق اين هدف، چندين كتاب دستورى، به عنوان الگو و شاخص كار، برگزيده شد و در هر بخشى با توجّه به موضوع، پس از بررسى مطالب همه كتاب ياد شده، كامل‏ترين و بهترين آنها به عنوان اصل و الگو قرار گرفت. حاصل اين تلاش، در يك پيش‏گفتار، يازده فصل و گزارش نهايى و نتيجه‏گيرى فراهم آمد.
در پيش‏گفتار، ابتدا به دليل كمتر شناخته شده بودن اين اثر، به معرفى اثر، مؤلّف آن و مصحّح پرداخته شد. سپس در فصل اوّل، بررسى ويژگى‏هاى تاريخى - جغرافيايى،

1.فنّ دستور، ديونوسيوس تراكس، ترجمه: كورش صفوى، ص ۲۵ - ۲۸.

  • نام منبع :
    بررسي توصيفي ساختار دستوريِ کتاب نقض
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 374610
صفحه از 218
پرینت  ارسال به