ه . پيشوند «هم» + اسم
همبر (ص176)؛ همپشت (ص377)؛ همسرايه (ص403).
و. پيشوند «وا» + فعل: فعل پيشوندى
وادادن (ص375)؛ وا خود نهادن (ص534)؛ وا سر گرفتن (ص348).
ز. پيشوند «ها» + فعل: فعل پيشوندى
ها داشتن (ص302)؛ ها نمودن (ص629)؛ ها دادن (ص438)؛ ها بريدن (ص547)؛ ها پذرفتن (ص302).
2. ميانوند
ميانوندها، تكواژههايى هستند كه بين دو اسم مكرّر و گاهى نيز بين دو اسمى كه با هم سنخيت دارند، مىآيند و از اجتماع آنها واژه جديدى ساخته مىشود.۱ با در نظر گرفتن اختلاف نظر بين اساتيد دستور در مورد ماهيت اين زمينه، در كتاب نقض، نمونهاى براى اين مورد پيدا نشد.
3. پسوند
الف. پسوند «الف»
يك. براى مبالغه، تأكيد و كثرت دادن بار عاطفى
دريغا (ص445)؛ بارخدايا! (ص644).
دو. پسوند اتّصاف و صفتساز
دانا (ص262).
ب. بن ماضى + پسوند «دار»: اسم مصدر
گفتار (ص328).