قبول... و اخبار كه در فضيلت قم و اهل قم از رسول و ائمّه روايت شده است، بى نهايت است. (ص 196 - 198)
توصيف شهر كاشان: و كاشان بحمداللَّه و منّه، منوّر و مشهور بوده است هميشه و بحمداللَّه هست به زينت اسلام و نورِ شريعت و قواعدِ آن از مساجد جامع و مساجد ديگر با آلت و عُدّت و مدارسِ بزرگ، چون مدرسه صفويه و مَجديه و شرفيه و عزيزيه، با زينت و آلت و عُدّت و اوقاف و مدرّس چون سيّد امام ضياء الدين ابو الرضا فضل اللَّه بن على الحسنى، عديم النّظير در بلاد عالم... و در وى مُصلحان بى مرو حاجيان بى عدد، و عمارتِ مشهدِ امام زاده على بن محمّد الباقر به باركرز است كه مجد الدين فرموده است. (ص 198 - 199)
توصيف شهر آبه: امّا شهر آبه، اگرچه شهرى است به صورتْ كوچك، بحمداللَّه و منّه، بقعه بزرگوار است از شعارِ مسلمانى و آثار شريعتِ مصطفوى و سنّتِ علوى در جامع معمور كبير و صغير با جمعه و جماعات و ترتيب عيدين و غدير و قدر عاشورا و برات و ختماتِ قرآن متواتر، و مدرسه عزّ الملكى و عربشاهى، معمور به آلت و عُدّت، مدرّسان چون سيّد ابو عبد اللَّه و سيّد ابو الفتح الحسينى عالمان باوَرَع، مجالس علم و وعظ متواتر، مشاهد امامزادگان عبد اللَّه موسى و فضل و سليمان اولاد موسى كاظم منوّر و مشتهر... . (ص 199)
توصيف ورامين: اگرچه دهى است به منزلت از شهرها بازنماند از آثار شريعت و انوار اسلام... از بركات رضى الدين ابو سعد - اسعده اللَّه فى الدّارين - و پسران او بنيادِ مسجد جامع و خطبه و نماز و مدرسه رضويه و فتحيه با اوقافِ متعمّد و مدرّسان عالم متديّن... . (ص 200)
پنج. ذكر شهرها و مذاهب رايج و غالب در آنها
بىشك مىدانيم كه آگاهى از اين كه در هر شهرى، چه مذهب و يا فرقهاى برترى دارد، براى پژوهشگر، لازم و مفيد است. با نگاهى به نقشه رى قديم و تقسيمبندى آن شهر، ملاحظه مىشود كه به سه بخش: شيعهنشين، حنفيان و سنّىنشين، تقسيم شده بود.