صد (/ پانصد) رطل كافور رباحى و هفت هزار نافه مشك بيرون از زرينه و سيمينه و فرش و غير آن، مستهلك برگرفتند و چهارپاى را خود قياس نه، و در اين پنج سال كه او وزير بود، سه بار همچنين مصادرهاش مىكردند (!) و سراهايش به غارت مىدادند و باز خلعتش مىدادند و با سرِ كارش مىفرستادند. (ص 87 - 88)
2. ويژگىها و ارزشهاى ادبى
همان طور كه در بخش پيش نيز اشاره كرديم، براى جلوهگرىِ هرچه بيشتر اين اثر برجسته، بررسى زمينههاى مختلف اين كتاب، همچون حوزه دين و كلام اسلامى، اديان و نحلهها و... ضرورى است كه ما در اين مجال كوتاه، تنها با پرداختن به مسائل و ارزشهاى ادبى، كار را به پايان مىرسانيم.
در كتاب نقض، بجز مسائل دستورى - كه موضوع اصلى كتاب است و به طور مفصّل اراده شده است - ، برجستگىهاى ادبى و ويژگىهاى سبكشناسىاى نيز وجود دارد كه در ادامه، به بررسى آنها خواهيم پرداخت.
الف. به كار بردن جملهها و تركيبات عربى
يك. استفاده از كلمات و تركيبات عربى
كاربرد جملههاى عربى، به منظور استشهاد به كلام خدا و حديث يا سخن بزرگان در اين دوره، امرى متداول بوده است؛ امّا استعمال جملههاى عربى در ادامه جملههاى فارسى، از جمله ويژگىهاى نثر مترسّلان به شمار مىرود و در كتاب نقض، هم به دليل تاريخى و هم به خاطر جوهره كلامى و استدلال دينى داشتن اثر، از تركيبات و اصطلاحات عربى، فراوان استفاده شده است كه بعضى از آنها را بيان مىكنيم.
- در حال، قدم در راهِ فرمان نهادم و بعد از استخاره تقرّباً إلى ربّ العباد و وسيله و ذخيره ليوم المعاد شروع افتاد. (ص 6)
- آن امام مفترض الطاعه كه به فضل و علم و عصمت از اهل زمانه خود مخصوص است. (ص 6 - 7)