از آن ظاهرتر است و روشنتر و معروفتر و مشروحتر در تفاسير و تواريخِ طوايف مسلمانان. (ص68)
ه . به كاربردن ضربالمثلها و اشعار فارسى
خواجه، قصه بُلحسن فرات و جنّابيان در كتاب يادكرد و چنين حادثهها فراموش كند كه نبايد گَردى بر چهره آل هند و بوسفيان نشيند. (ص 93)
بط را چه زيان، اگر جهان را گيرد آب. (ص64)
هزار مَن سركه را يك قطره چاشنى كفايت باشد بدو نهى. (ص 22)
همه روز او و امثال او ريش پالان كرده، پياده به در سراىهاى ايشان مىگردد. (ص75)
هركه چون خاك نيست بر در اوگر فرشته است، خاك بر سر او!
[حديقه سنايى] (ص232)
مثال اين ناقل چنان است كه گويند: زنگيى در آيينه نگاه كرد، روىِ سياه و زشت خود را به آئينه نسبت كرد تا از آئينه به زبان حال آواز آمد كه: گناه روى زشت خود را به من حوالت مساز، مگر كه از مادر آوردهاى! (ص 75)
و. ارزش تاريخى و تاريخ ادبيات، شامل زندگىنامه و آثار علما و دانشمندان
در اين اثر، بر اساس زمينههايى كه به وجود مىآيد، اطّلاعات بسيار ارزشمندى در زمينه آثار بزرگان ادب، دين و همچنين برخى از عُرفا و زهّاد، و عقايد و مذاهب آنها به دست مىدهد كه به برخى از آنها اشاره مىشود:
از رُوات و ثقات ائمّه چون [بو] بصير، و زيد شحام و محمّد بن يعقوب الكلينى، و على بن يقطين و... كه همه آنها را [به] ترتيب كتابى مفرد است. و از متبحّران علماى متاخّر چون نوبختيان، چهل مرد همه مصنّف كه تأليف كتاب الآراء و الدّيانات كردهاند بسى مطوّل و مختصر؛... و آنگه على حسينان قمى صاحب كتاب الشّرايع، سفير امام حسن عسكرى عليه السلام به قم، و محمّد بن شاذان و زكريا بن آدم و ابوجعفر الكبير البابويى - كه مصنّف سيصد مجلّد از اصول و فروع - ... و شيخ المفيد محمّد بن