جمله مركّب يا جمله بزرگ، آن است كه در داخل آن، جمله وارد شده باشد و بيش از يك مسند يا فعل داشته باشد و در آن، حروف ربط و گروههاى ربطى و ادوات دستورى به كار رفته باشد و به دو دسته پيوسته يا همسانى و همبسته يا وابستگى تقسيم مىشود.۱
در كتاب نقض، جملههاى مركّب دوبندى، سه بندى، چهاربندى، و پنج بندى به كار رفتهاند كه به نمونههايى اشاره مىشود.
الف. جملههاى مركّب دوبندى
يك. پايه + وابسته
بر هيچ دانشمند و دانا پوشيده نماند كه بهتان و زور و كذب است. (ص 262)
عجب است كه در تواريخ، بنديده است. (ص 518)
دو. وابسته + پايه
اگر عجز و توقّف به مصلحت، نقصان امامت على كند، عجز و توقّف همه انبيا در اوّل بعثت، نقصان رسالت ايشان كند. (ص 333)
اگر عبّاس را قدرى و منزلتى و مرتبتى بودى به نزديك نواصب، امامت در غيرِ وى دعوى نكردندى. (ص 514)
سه. قرار گرفتن وابسته، درون پايه
هر آيت كه نه در حقّ على باشد بر وى بستن، بدعت و تهمت و ضلالت باشد. (ص179)
چهار. جملههاى همپايه + حرف ربط همپايگى
همه اعمامش از وى تبرّا كردند، بوطالب او را برگرفت و به خانه برد و تربيت كرد. (ص 510)
صفّه چهارم كه صفت ملحدى دارد، آن است كه ملحد، موجب و موثّر در معرفت بارى تعالى، قول پيغمبر گويد و از عقل و نظر تبرّا كند. (ص 448)