65
بررسي توصيفي ساختار دستوريِ کتاب نقض

دو. ماضى استمرارى + «ياىِ» استمرار

براى بيان وقوع فعلى است كه در گذشته، به صورت مستمر انجام مى‏شده است:
سعيد قدّاح، بر شكل طبيبان مى‏گشت در نواحى اصفهان و كره و گرپايگان و ديه به ديه مى‏گشتى و مردم را به الحاد دعوت مى‏كردى. (ص 300)
چون رسول در تابستان، عزم غزا كردى، مى‏گفتندى: ما به گرماگرم شمشير نتوانيم زدن تا آيت مى‏آمد. (ص 350)

ج. ماضى نقلى‏

ساختار اين نوع فعل به اين صورت است: صفت مفعولى + ام، اى، است، ايم، ايد، اند.
يك. به منظور قول غيرمستقيم از يك حكايت، حديث، ضرب المثل و يا موضوعى در گذشته، در مفهوم مجهول و سوم شخص جمع:
آورده‏اند: كه چون قوم جمع آمدند، طلحه - كه از جمله عشيره ناجيه است - به نزديك خواجه، بر در سراى عثمان با حضور قوم، با عُديس سرّى مى‏گفت. عثمان از بالا مى‏گويد: هذا طلحة. (ص‏362)
در بعضى از تفاسير اهل البيت عليهم السلام آورده‏اند كه مراد از تين، سوگند است به حسنِ على. (ص 265)
دو. بيان وقوع فعلى در گذشته به طور مطلق كه زمانى از آن گذشته، امّا اثر آن هنوز باقى است:
اين سوره، به مكّه مُنزَل بوده است. (ص 279)
ايشان را مذهب نيست و نبوده است. (ص‏528)
كاربرد فعل ماضى نقلى، در كتاب نقض، آمار بسيار بالايى را داراست و از پُركاربردترين افعال است.

د. ماضى بعيد

ساختار اين فعل چنين است: صفت مفعولى + ماضى مطلق «بودن».
يك. براى بيان عملى كه در گذشته، پيش از عمل ديگرى اتّفاق افتاده باشد:


بررسي توصيفي ساختار دستوريِ کتاب نقض
64

7. بعيد نقلى؛ 8. مستمر نقلى 9. التزامى.۱
ج. حسن انورى و حسن احمدى گيوى، در دسته‏بندى ديگرى، فعل ماضى را نه قسم دانسته‏اند.۲
د. در تقسيم‏بندى پرويز ناتل خانلرى، فعل ماضى به پنج گونه، تقسيم مى‏شود كه ما در اين جا، اين تقسيم بندى را توضيح مى‏دهيم.۳

الف. ماضى ساده‏

ساختار اين نوع فعل به صورت: «بن ماضى + شناسه»هاست.
اين گونه، از جمله پركاربردترين نوع فعل ماضى در كتاب نقض است كه در اين كتاب به دو گونه به كار رفته است:
يك. همچون دوره معاصر از بن ماضى + شناسه‏ها استفاده شده است.
دو. پيش از آن جزء صرفى، «ب» افزوده شده است. اين «ب» گاهى تأكيدى به مفهوم فعل مى‏افزايد و در مواردى، هيچ بار معنايى خاصّى از آن دريافت نمى‏شود.
از هارون برگشتند و او را تنها رها كردند. (ص 446)

ب. ماضى استمرارى‏

ساختار اين فعل، به صورت: مى + گذشته ساده است.
گونه‏هاى ماضى استمرارى كه در كتاب نقض استفاده شده، عبارت‏اند از:

يك. مى + گذشته ساده‏

براى بيان عملى است كه در گذشته، استمرار و ادامه داشته باشد:
همه اعمام و خويشان از وى تبرّا كردند. بوطالب، ميانِ نصرت ببست و شرّ كفّار قريش و صناديدِ مكّه ظاهراً و باطناً از وى دفع مى‏كرد تا او به قوّتِ بوطالب دعوى مى‏كرد. (ص 510)

1.دستور زبان فارسى (۱)، وحيديان كاميار، ص ۳۷.

2.دستور زبان فارسى (۱)، انورى و احمدى گيوى، ص ۴۷.

3.دستور زبان فارسى، ناتل خانلرى، ص ۳۶.

  • نام منبع :
    بررسي توصيفي ساختار دستوريِ کتاب نقض
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 380815
صفحه از 218
پرینت  ارسال به