د. اسمهاى معرفه به وسيله صفت اشاره
اين برادر بايد كه فاعل و مخيّر باشد. (ص8)
اين مصنّف، از خود حكايت كرده است. (ص 462)
ه . اسمهاى معرفه به وسيله مضافٌ اليه
فرزندان زهرا و نايبان مرتضى، راسخان علم، مفتيان احكام شريعت و متولّيان دين بودهاند. (ص343)
و. اسمهاى معرفه به وسيله صفت بيانى
جماعتى مقريان متديّنِ عارف، سالها از سرِ علم و ديانت در كتاب خداى تعالى رنج برده و استخراجِ معانىكرده از حروف و كلمات و وقوف، مسلمانان ايشان را به كدام حجّتْ كافر دانند؟ (ص525)
اين نامنصف دروغگو را تاريخ، فراموش نبايد كردن. (ص268)
آن را بعض فضائح الروافض نام نهادهاند و در محافل كبار و حضورِ صغار، بر طريقِ تشنيع مىخوانند و مردمِ عامِ غافل، از استماعِ آن دعاوىِ بى بيّنت و معانى، متحيّر مىمانند. (ص2)
ز. اسمى كه در جمله پيرو همراه «ى» و پيش از «كه» مىآيد و جمله پايه در باره آن خبر مىدهد
هر تيغى كه خواهى مىگير، در اين منازعتى نيست. (ص528)
اسامى جماعتى معتقدان و معتمدان با گروهى كه به فلسفه و زندقه منسوب بودهاند، برابر كرده و در يك سلك كشيدهاند. (ص185)
2. نكره (ناشناس)
اسمى است كه براى شنونده يا گوينده، ناشناخته باشد. اسمهاى نكره در كتاب نقض، با نشانههاى زير به كار رفتهاند: