گفتارى كوتاه در باب عالم ذرّ و رجعت در قرآن - صفحه 182

بماند به فعل پدران و اجداد خودشان گرديده نبود و فريب نخورند. و هركس مخالفت نمايد ديگر جاى عذر نداشته باشد؛ چنانكه خود پدران و اجداد آنها عذر ندارند، به سبب اينكه تكليف به عموم اولاد آدم شد.
و آيه مباركه صريح است در اخذ ميثاق از همه ذريّه. پس لامحاله قبل از انتقال به ارحام و قبل از تولّد خواهد شد.
پس مقصود از لفظ «ظهورهم»، ارواح است. و مصداق خارجى او را خداوند تبارك و تعالى مى‌داند. خداوند عالم به قدرت كامله خود در آنها قوه‌اى خلق نمود كه خطاب مستطاب را شنيدند و فهميدند و جواب دادند.
در خبر وارد است صراحتآ، و دليل سماع و فهم است التزامآ. و اخبار موافق به اين ظاهر است متواتر. همه صحيح است به اصطلاح قدما، و مقدارى صحيح است به اصطلاح جديد.
و حاصل گفته و اصطلاح بعضى اينكه خداى تعالى در بدو خلقت، آب شيرين و آب شورى خلق و به هم ممزوج فرمود، و خاكى برداشت از روى زمين طبقه چهارم، چنانكه در حديث ديگر است. آن را با شدّت ماليد، و اصحاب يمين و شمال مثل ذرّ راه مى‌رفتند. خداى متعال به اصحاب يمين فرمود: برويد به بهشت با سلامتى، و به اصحاب شمال فرمود: برويد به جهنّم، و باك ندارم. بعد به ايشان ]فرمود :[ آيا من پروردگار شما نيستم؟ گفتند: بلى، تو پروردگار ما ]هستى[. شاهد شديم. و اين تكليف را كرديم به جهت اين كه اكراه داشتيم ]از[ اينكه روز قيامت بگويند از اين غافل‌بوديم.
بعد، اخذ عهد و ميثاق فرمود به انبياء: آيا من ربّ شما نيستم و اين محمّد صلی الله علیه و آله رسول من و اين على اميرالمؤمنين ]صلوات الله عليه[ ولى و حجّت من نيست؟ گفتند: بلى. پس ]براى[ آنها نبوّت ثابت شد. و از حضرت انبياء اولى‌العزم، عهد و ميثاق گرفته شد: به تحقيق، من خداى شمايم و محمّد صلی الله علیه و آله رسول من است، و على

صفحه از 190