پس به استعانت اين قوّه، خطاب «ألست بربّكم» را شنيدند، چنانكه در دنيا با توالى بدنيّه مىشنودند. و با زبان اين عقول عرض نمودند در جواب خطاب حضرت ربّ الارباب: بلى، تويى خداى ما كه بر ما وجود مقدّسه ربانيّه دادهاى، كلام شريف تو را شنيديم و جواب خطاب تو را عرض نموديم.
دور نيست اين جواب با لسان ملكوت كه در عالم مثال باشد كه پايينتر از عقل است و هر چيزى را ملكوتى هست چنانكه در آيات قرآنيّه توضيح به اين بود. فرمود :
(فسبحان الذي بيده ملكوت كلّ شيء)۱
تسبيح و تنزيه است خداى متعال را كه در دست قدرت اوست ملكوت هر شىء.
و ملكوت، باطن ملك است. و اين همهاش حيات است. و براى هر ذرّه از ذرّات، لسان ملكوتى هست كه نطق مىكند با تسبيح و تمجيد و توحيد خداى تعالى. و به اين زبان، سنگ ريزه در دست مبارك حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله تسبيح نمود. و روز قيامت، زمين با اين زبان، از اخبار خود خبر مىدهد. با اين زبان روز قيامت، جوارح واعضاى بنىآدم نطق مىكند، چنانكه هر دو فقره در قرآن مجيد تصريح شده.
[پاسخ به توجيه عالم ذرّ]
مؤلّف گويد: ]اوّلا[ در بطلان تأويلات آنها كفايت مىكند اينكه اولا از روى جزم گفت كه اين كلام با زبان عقل است، و ثانيآ دور نيست كه با زبان ملكوت باشد. پس بايد اين مفسّر، يا امام بوده باشد يا جاهل دروغگو. و اگر بنابراين دروغگو باشد، ذات مقدّس خداى تعالى و اشرف كائنات رسول خدا صلی الله علیه و آله را ممكن است تأويل كرده باشد، چنانكه نمودهاند.
و ثانيآ. اين تأويلات آنها، تكذيب ظاهر قرآن و حديث است. زيرا كه راه رفتن ذرّ