چنان كه از حدّ خويش گامى فراتر نتوانست گذاشت... گشادگى و پستى و بلندى آسمان را بدون قيد و تعليق منظّم كرد، و آفتاب را نشانه اى قرار داد روشنكننده كه به روز درآيد، و ماه را نشانهاى قرار داد كه تاريكى شب، نور آن بزدايد. پس آفتاب و ماه را در منزلگاههايشان روان كرد و مدّت گردش آن دو را در خانهها معيّن نمود تا بدين گردش، روز را از شب دانند و حساب ساليان و اندازهگيرى زمان را توانند. ۱
آن كه واجد تربيت الهى مىشود و كتاب خدا در وجودش جلوه مىكند، به نظمى الهى همسان كتاب تكوينى مىرسد. (رسالت همه پيامبران اين بوده است كه مردمان را پاك سازند و كتاب و حكمت آموزند و صفات و كمالات الهى را در آنان جلوهگر نمايند)۲. قرآن كتاب نظم الهى است و هركه اخلاق قرآنى يابد، نظم الهى در او جلوه كند. و هركه حكمت الهى بر جانش نشيند، به قالب جهانى عقلى، در صورت و كمال، درمىآيد و همسانِ جهان خارج مىگردد. از اينرو، تلاش پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله براى ايجاد نظمى الهى، بخشى از هدف رسالت ايشان بوده است؛ همچنان كه اميرمومنان على علیه السلام در توصيف رسالت پيامبر و كتاب الهى فرموده است:
او را هنگامى فرستاد كه پيامبران نبودند و امّتها در خواب غفلت مىغنودند. رشتهها گسسته و بناى استوار دين شكسته بود. پس از آنان آمد، كتابهاى پيشينيان را تصديقكنان و با چراغى كه ره جويند بدان. آن ـ كتاب خدا ـ قرآن است. از آن بخواهيد تا سخن گويد و هرگز سخن نگويد. ۳
يوسف پيامبر علیه السلام با عنايتى كه خداوند به او كرده بود، با شنيدن خواب ملك مصر، آن را تعبير كرد و خود اجراى برنامه اقتصادى چهارده سالهاى را به عهده گرفت و آن را چنان اجرا كرد كه هيچ بحران و نابسامانى اقتصادى و اجتماعى بهوجود نيامد.
1.خطبه ۹۱ و نيز: صدوق، التوحيد، ص ۴۹
2.آل عمران (۳) / ۱۶۴
3.نهجالبلاغه، خطبه ۱۵۸