تبلور سنّت نبوى در سيرت ولايى يا آراى صحابى؟ - صفحه 52

(چهار خليفه) بيندازيم و ازجمله اختلاف رفتار و گفتارشان را ملاحظه كنيم. به عنوان مثال على علیه السلام علّت نپذيرفتن شرط سنّت شيخين براى خلافت را ناسازگارى آن با قرآن و سنّت پيامبر صلی الله علیه و آله دانست و از ناهمگونى رفتار و گفتار سه خليفه به شدّت انتقاد كرد. ۱ على علیه السلام و عباس، ابوبكر و عمر را كاذب، آثم، غادر و خائن مى‌دانستند. ۲

2ـ2) علم و صلاحيّت علمى

گفته‌اند: از برخى آيات از جمله آيه «أولوالأمر» ۳ بر صلاحيّت علمى اصحاب مى‌توان بهره برد. برخى اخبار نيز بعضى صحابيان را در زمينه‌اى خاص ممتاز شمرده‌اند (چون خبر علم عمر) و يا امّت را به رجوع به آنان توصيه كرده‌اند، مثلاً وارد شده است كه بخشى از دين خود را از عايشه بگيريد. ۴
در مقام بررسى مطالب فوق گفتنى است كه خبر «اخذ دين از عايشه» را برخى دانشمندان، موضوع (جعلى) خوانده‌اند ۵ و گفته‌اند: قدرت معارضه با روايت بخارى مبنى بر نقصان عقل و دين زنان را ندارد. ۶ در برابرِ اخبارِ اثبات‌كننده صلاحيّت علمى سلف، برخى شواهد، گستردگى جهل به احكام در جامعه عصر اصحاب و تابعان را نشان مى‌دهد. ۷
منابع علم و فتواى اصحاب اين گونه است :
يكم ـ قرآن. شمارى از اصحاب در اين زمينه به خبرگى مشهورند. در رأس ايشان ابن‌عباس قرار دارد كه پيامبر صلی الله علیه و آله در حقّش دعا نمود و به القاب برجسته‌اى ملقب شد. ۸ پس از وى، ابن‌مسعود، ابىّبن كعب و زيدبن ثابت قرار دارند. ۹

1.نهج البلاغه، ج ۱، ص ۴۷ و ۳۳

2.بخارى، الصحيح، ص ۱۱۲۳؛ نيشابورى، ص ۷۴۷

3.نساء (۴) / ۵۹

4.فخر رازى، ج ۳۲، ص ۳۲

5.فتنى، ص ۱۰۰؛ عجلونى، ج ۱، ص ۳۷۴ به بعد

6.البانى، ج ۱، ص ۱۰

7.عبدالرزاق، ج ۱، ص ۵۵؛ عينى، ج ۲، ص ۲۳۰؛ حسينى عاملى، الصحيح من سيرة النّبى الأعظم صلی الله علیه و آله، ج ۱، ص ۱۴۷

8.نيشابورى، ص ۱۰۳۳؛ حجّتى، ص ۳۱ـ۲۷

9.رك: ابن‌حنبل، ج ۱، ص ۷؛ حاكم، ج ۳، ص ۳۱۸؛ حجّتى، ص ۳۵ـ۳۴

صفحه از 67